1. pin down
(خودمانی) 1- کسی را وادار به تصمیم گیری یا قول دادن و غیره کردن 2- تعیین کردن،مشخص کردن،انگشت گذاشتن (روی چیزی)
2. pin one's hopes on someone
همه ی امید خود را به کسی بستن
3. pin someone's ears back
(عامیانه) به شدت کتک زدن یا شکست دادن یا نکوهش کردن
4. pin something on someone
چیزی را به کسی نسبت دادن،تقصیر را به گردن کسی انداختن
5. pin up
(با سوزن ته گرد و غیره) الصاق کردن ( pinup)
6. knuckle pin
محور بوش سگدست
7. axle pin
میل محور،سگدست
8. gudgeon pin
(مکانیک) انگشتی،(اتومبیل) گژن پین
9. don't try to pin the blame on me!
سعی نکن تقصیر را به گردن من بگذاری !
10. i don't care a pin
اصلا برایم اهمیت ندارد.
11. i have a navy-blue, pin stripe suite
من یک دست کت و شلوار سرمه ای راه راه دارم.
12. The balloon will pop if you put a pin in it.
[ترجمه ایلیا آقاجان زاده] بالون منفجر میشود اگر یک سنجاق را در آن فرو کنید|
[ترجمه سانلی] بی ارزش معمولی|
[ترجمه 미샤] اگر یک پونز ته گرد در بادکنک فرو کنید ، می ترکد.|
[ترجمه گوگل]اگر یک سنجاق در آن قرار دهید بادکنک می ترکد[ترجمه ترگمان]اگر یک سنجاق را در آن بگذارید، این بادکنک برجسته تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Use a rolling pin to flatten the dough.
[ترجمه گوگل]برای صاف کردن خمیر از وردنه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک پین rolling برای صاف کردن خمیر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از یک پین rolling برای صاف کردن خمیر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A safety pin has a metal covering over the pointed end.
[ترجمه گوگل]یک سنجاق ایمنی دارای یک پوشش فلزی در انتهای نوک تیز است
[ترجمه ترگمان]یک پین ایمنی یک پوشش فلزی بر روی انتهای نوک دار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پین ایمنی یک پوشش فلزی بر روی انتهای نوک دار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You can push the pin in with your thumb.
[ترجمه آرسام] می توانید با انگشت شست سنجاق را به داخل فشار دهید.|
[ترجمه گوگل]می توانید پین را با انگشت شست به داخل فشار دهید[ترجمه ترگمان] میتونی سوزن رو با شستت کنار بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Hold still a minute while I pin your dress up.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه درنگ کن تا لباست را سنجاق کنم
[ترجمه ترگمان] یه لحظه وایسا تا I رو بیارم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه لحظه وایسا تا I رو بیارم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She'd do anything for a bit of pin money.
[ترجمه گوگل]او برای کمی پول هر کاری انجام می داد
[ترجمه ترگمان]او برای یک تکه پول هر کاری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای یک تکه پول هر کاری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Pin the lining to the outer fabric.
[ترجمه گوگل]آستر را به پارچه بیرونی سنجاق کنید
[ترجمه ترگمان]آستر آستر را روی پارچه بیرونی پین قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آستر آستر را روی پارچه بیرونی پین قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. We shall have to pin him down to his promise.
[ترجمه گوگل]ما باید او را به قولش ثابت کنیم
[ترجمه ترگمان]باید او را به قول خود میخکوب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید او را به قول خود میخکوب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. We should use our secondary forces to pin down several enemy columns.
[ترجمه گوگل]ما باید از نیروهای ثانویه خود برای سرنگونی چندین ستون دشمن استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از نیروهای ثانویه خود برای مشخص کردن چندین ستون دشمن استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید از نیروهای ثانویه خود برای مشخص کردن چندین ستون دشمن استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید