1. I don't want to speak to some pimply youth, I want to see the manager!
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم با چند جوان دلال صحبت کنم، می خواهم مدیر را ببینم!
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم با عده ای جوان جوش و جوش صحبت کنم، می خواهم مدیر را ببینم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم با عده ای جوان جوش و جوش صحبت کنم، می خواهم مدیر را ببینم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Now, we won't submit to impertinence from these pimply, tipsy virgins.
[ترجمه گوگل]حالا، ما تسلیم گستاخی این باکره های دلال و بداخلاق نمی شویم
[ترجمه ترگمان]حالا، ما به خاطر گستاخی، از این pimply، مست مست تسلیم نمی شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا، ما به خاطر گستاخی، از این pimply، مست مست تسلیم نمی شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Under a bulbous, pimply nose, his lips were trembling.
[ترجمه گوگل]زیر بینی پیازی و جوشدار لب هایش می لرزید
[ترجمه ترگمان]زیر یک بینی گرد و جوش، لب هایش می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیر یک بینی گرد و جوش، لب هایش می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They could see the pimply skin at her hairline and every knot in her frizz-hair that she hadn't taken the time to comb or run a brush through, let alone shampoo, for four, five days.
[ترجمه گوگل]آنها میتوانستند پوست جوشخورده را در خط رویش موهایش ببینند و هر گرهی در موهای وز شدهاش ببینند که چهار، پنج روز برای شانه کردن یا برس کشیدن آن، چه رسد به شامپو کردن، وقت نگرفته بود
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند پوست صورت her را در موهای سرش ببینند و هر گره را که موهایش فر زده بود، ببیند موهایش که زمانی برای شانه کردن یا گرفتن برس نبود، فقط شامپو، پنج روز دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند پوست صورت her را در موهای سرش ببینند و هر گره را که موهایش فر زده بود، ببیند موهایش که زمانی برای شانه کردن یا گرفتن برس نبود، فقط شامپو، پنج روز دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A head stuck out cautiously - a square, pimply, purplish face with thick eyebrows and round eyes.
[ترجمه گوگل]یک سر با احتیاط بیرون کشیده شده - صورت مربعی، جوش دار و ارغوانی با ابروهای ضخیم و چشمان گرد
[ترجمه ترگمان]سرش را با احتیاط بیرون اورده بود - یک مربع پر از جوش و جوش، با ابروهای پرپشت و چشمان گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرش را با احتیاط بیرون اورده بود - یک مربع پر از جوش و جوش، با ابروهای پرپشت و چشمان گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. By the cruel light of morning, the equity department indeed appeared once again to be pimply and gross.
[ترجمه گوگل]در روشنایی بیرحمانه صبح، بخش سهام در واقع یک بار دیگر دلال و بد به نظر میرسید
[ترجمه ترگمان]در نور شدید صبح، بخش حقوقی یک بار دیگر به نظر می رسید که پر از جوش و جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نور شدید صبح، بخش حقوقی یک بار دیگر به نظر می رسید که پر از جوش و جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Formation of small holes through to the substrate. The appearance of fine pimply defects in a cured film.
[ترجمه گوگل]ایجاد سوراخ های کوچک از طریق بستر ظهور عیوب جوش ریز در یک فیلم درمان شده
[ترجمه ترگمان]تشکیل حفره های کوچک به زیر لایه ظاهر of خوب در یک فیلم cured شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تشکیل حفره های کوچک به زیر لایه ظاهر of خوب در یک فیلم cured شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You may not need all the info about the pimply vegetables the museum workers will share with you, but their enthusiasm has some magic powers.
[ترجمه گوگل]ممکن است به تمام اطلاعات مربوط به سبزیجات دلپذیری که کارگران موزه با شما به اشتراک می گذارند نیاز نداشته باشید، اما شور و شوق آنها قدرت جادویی دارد
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است به تمام اطلاعات مربوط به the که کارگران موزه با شما در میان می گذارند، نیازی نداشته باشید، اما شور و اشتیاق آن ها دارای قدرت جادویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است به تمام اطلاعات مربوط به the که کارگران موزه با شما در میان می گذارند، نیازی نداشته باشید، اما شور و اشتیاق آن ها دارای قدرت جادویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید