pimpled


جوش دار، کورک دار

جمله های نمونه

1. The pimpled and veiny behemoth has the self-satisfied air of one who takes pleasure in eating a hearty meal, even if it is a live rodent struggling for survival.
[ترجمه گوگل]غول جوش دار و رگدار هوای خود راضی است که از خوردن یک غذای مقوی لذت می برد، حتی اگر جونده زنده ای باشد که برای بقا تلاش می کند
[ترجمه ترگمان]ماشین گنده \"pimpled\" و \"veiny behemoth\"، هوای خوش نفس کسی را دارد که از خوردن یک غذای سالم لذت می برد، حتی اگر یک موش زنده باشد که برای زنده ماندن تقلا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ITTF has indeed banned all frictionless long pimpled rubbers as from 01 July 200 ? This includes all long pimpled rubbers currently used.
[ترجمه گوگل]ITTF واقعاً از 01 ژوئیه 200 همه لاستیک های جوش بلند بدون اصطکاک را ممنوع کرده است؟ این شامل تمام لاستیک های جوش دار بلندی است که در حال حاضر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]The در واقع همه لاستیک های pimpled long را از ۰۱ ژوئیه ۲۰۰ ژوئیه ممنوع کرده است؟ این شامل لاستیک های بلند مدت است که در حال حاضر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How do you like your pimpled rubber - turned outside or inside?
[ترجمه گوگل]لاستیک جوش دار خود را چگونه دوست دارید - به بیرون یا داخل چرخانده شده است؟
[ترجمه ترگمان]از بیرون یا داخل خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Minds, like bodies, will often fall into a pimpled, ill-conditioned state from mere excess of comfort. ----Charles Dickens, author(1812-1870).
[ترجمه گوگل]ذهن‌ها نیز مانند بدن‌ها، اغلب به دلیل راحتی بیش از حد به حالت جوش‌خورده و نامطلوب می‌رسند ----چارلز دیکنز، نویسنده (1812-1870)
[ترجمه ترگمان]ذهن ها مانند بدن اغلب به یک وضعیت نامناسب و شرطی تبدیل می شوند که از راحتی بیشتری برخوردار هستند چارلز دیکنز، نویسنده (۱۸۱۲ - ۱۸۷۰)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Minds, like bodies, will often fall into a pimpled, ill-conditioned state from mere excess of comfort.
[ترجمه گوگل]ذهن‌ها نیز مانند بدن‌ها، اغلب به دلیل راحتی بیش از حد به حالت جوش‌خورده و نامطلوب می‌رسند
[ترجمه ترگمان]ذهن ها مانند بدن اغلب به یک وضعیت نامناسب و شرطی تبدیل می شوند که از راحتی بیشتری برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is inward pimpled rubber.
[ترجمه گوگل]این لاستیک به داخل جوش است
[ترجمه ترگمان]این یک لاستیک pimpled درونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was fat, and greasy black hair fell over his pimpled brow.
[ترجمه گوگل]چاق بود و موهای سیاه و چرب روی پیشانی جوشیده اش ریخته بود
[ترجمه ترگمان]چاق بود و موهای سیاه چرب و چرب بر پیشانیش نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oil foamed around the islands of fritters, heat escaped through their centers to the pimpled surface.
[ترجمه گوگل]روغن در اطراف جزایر سرخ‌کرده‌ها کف می‌کرد و گرما از طریق مراکز آن‌ها به سطح جوش‌دار می‌رفت
[ترجمه ترگمان]نفت در اطراف جزایر قناری به جوش آمد و حرارت از طریق مراکز آن ها به سطح pimpled رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• covered with pimples, covered with pustules

پیشنهاد کاربران

بپرس