pimento

1. For rabbits, use red pimento for ears, strips of cucumber peel for whiskers and small pieces of olive for eyes.

[ترجمه گوگل]برای خرگوش ها از رنگدانه قرمز برای گوش، نوارهای پوست خیار برای سبیل و تکه های کوچک زیتون برای چشم استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای خرگوش ها، استفاده از pimento قرمز برای گوش ها، تکه های پوست خیار برای ریش و تکه های کوچک زیتون برای چشم ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To pot add onions, red pepper or pimentos and garlic.

[ترجمه گوگل]در قابلمه پیاز، فلفل قرمز یا پیمنتو و سیر را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن پیاز، فلفل قرمز یا سیر و سیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The optimal technological recipe of pimento dregs nutrition bread is as follows: pimento dregs 4%, granulated sugar 10%, active dry yeast 3%, fermentation time

[ترجمه گوگل]دستور العمل بهینه فن آوری نان تغذیه پیمنتو به شرح زیر است: پیمنتو 4 درصد، شکر دانه ریز 10 درصد، مخمر خشک فعال 3 درصد، زمان تخمیر
[ترجمه ترگمان]مقدار بهینه نان تغذیه pimento dregs به شرح زیر است: pimento dregs ۴ %، شکر دانه ای ۱۰ %، مخمر خشک ۳ %، زمان تخمیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pimento( commonly called allspice) is the ground fruit of Eugenia pimenta, grown in Jamaica and the West Indies.

[ترجمه گوگل]پیمنتو (که معمولا فلفل دلمه ای نامیده می شود) میوه آسیاب شده Eugenia pimenta است که در جامائیکا و هند غربی رشد می کند
[ترجمه ترگمان]Pimento (که معمولا allspice نامیده می شود)میوه زمینی of pimenta است که در جامائیکا و هند غربی رشد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Spice Plants - Nutmeg, Cinnamon, Clove, Allspice or Pimento.

[ترجمه گوگل]گیاهان ادویه - جوز هندی، دارچین، میخک، فلفل دلمه ای یا پیمنتو
[ترجمه ترگمان]گیاهان ادویه - Nutmeg، دارچین، clove، allspice یا Pimento
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This sophisticated lamp model has an illuminated red pimento.

[ترجمه گوگل]این مدل لامپ پیچیده دارای پیمنتوی قرمز روشن است
[ترجمه ترگمان]این مدل لامپ پیچیده یک pimento قرمز روشن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many varieties of olives are available, either plain or stuffed with almonds, anchovies or pimentos.

[ترجمه گوگل]بسیاری از انواع زیتون، چه ساده یا پر شده با بادام، آنچوی یا پیمنتو موجود است
[ترجمه ترگمان]گونه های زیادی از این زیتون ها در دسترس، یا ساده یا پر از بادام، ماهی کولی و یا pimentos قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Add the rice and water to the pan with the chicken, raisins and pimentos.

[ترجمه گوگل]برنج و آب را با مرغ، کشمش و پیمنتو به تابه اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]برنج و آب را با مرغ، کشمش و pimentos اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The home shirt, with the typical vertical black and white bands, also has red details (" pimento ") decorating the collar rim, the sleeves and the bottom hem together with the Nike logo.

[ترجمه گوگل]پیراهن خانگی، با نوارهای معمولی سیاه و سفید عمودی، همچنین دارای جزئیات قرمز ("pimento") است که لبه یقه، آستین ها و لبه پایین را همراه با آرم نایک تزئین می کند
[ترجمه ترگمان]پیراهن خانگی با باندهای عمودی و سیاه معمولی نیز دارای جزئیات قرمز (\"pimento\")است که لبه یقه، آستین ها و کف پایینی را با the Nike تزئین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

مترادف ها

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس