pilgrim

/ˈpɪlɡrəm//ˈpɪlɡrɪm/

معنی: مسافر، زائر، حاج
معانی دیگر: زوار، گشتگر، رهسپار، رهنورد، مهاجر

جمله های نمونه

1. Me thinks another pilgrim is trying to make a buck.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم یک زائر دیگر می خواهد پولی به دست بیاورد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که یه مسافر دیگه داره سعی می کنه یه گوزن درست کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Paul Dombey a pilgrim to, according to Doctor Blimber.
[ترجمه گوگل]به گفته دکتر بلیمبر، پل دامبی یک زائر است
[ترجمه ترگمان]پل به اندازه Blimber به اندازه استعداد دکتر Dombey بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Billy Pilgrim again led the parade.
[ترجمه گوگل]بیلی پیلگریم دوباره رژه را رهبری کرد
[ترجمه ترگمان] بیلی Pilgrim دوباره رژه رو هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A certain Mr Pilgrim had bought, in 1950, a vacant plot of land adjoining his house.
[ترجمه گوگل]آقای پیلگریم در سال 1950 یک قطعه زمین خالی در مجاورت خانه اش خریده بود
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها در سال ۱۹۵۰ یک قطعه زمین خالی در مجاورت خانه اش خریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Billy Pilgrim went to sleep, woke up as a widower in his empty home in Ilium.
[ترجمه گوگل]بیلی پیلگریم به خواب رفت، به عنوان یک بیوه در خانه خالی خود در ایلیوم از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]بیلی Pilgrim به خواب رفت و به عنوان مردی که در خانه خالی او در ilium مرده بود بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At one end, she placed her sculpture of Pilgrim, so he could gaze into the water at his reflection.
[ترجمه گوگل]در یک انتها، او مجسمه زائر خود را قرار داد تا بتواند در انعکاس خود به آب خیره شود
[ترجمه ترگمان]در یک طرف، مجسمه Pilgrim را کنار گذاشت تا بتواند در آینه به آب نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pilgrim plays in Division V-designated for schools with enrollments of 300 students or less.
[ترجمه گوگل]Pilgrim در بخش V که برای مدارسی با ثبت نام 300 دانش آموز یا کمتر تعیین شده بازی می کند
[ترجمه ترگمان]زائران با enrollments ۳۰۰ دانشجو یا کم تر، در بخش V - که برای مدارس طراحی شده، بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He rode his bicycle like a pilgrim on the quest for a holy city.
[ترجمه گوگل]او مانند زائری که در جستجوی شهر مقدس بود، دوچرخه‌اش را می‌رفت
[ترجمه ترگمان]دوچرخه را مانند مسافری در جستجوی یک شهر مقدس می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All over Ireland, posters advertise pilgrim coach tours to Knock, a town famous for apparitions of the Virgin Mary.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر ایرلند، پوسترهایی تبلیغات تورهای مسافرتی زائر به ناک، شهری که به خاطر مظاهر مریم باکره معروف است
[ترجمه ترگمان]در سراسر ایرلند، پوسترهایی از تورهای مسافرتی که برای تق و تق در یک شهر معروف به apparitions مریم باکره معروف بود، تبلیغ می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Good pilgrim, you do wrong your hand too much, which mannerly devotion shows in this.
[ترجمه گوگل]زائر خوب، تو خیلی به دستت ظلم می کنی که عبادت اخلاقی در این نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]pilgrim خوب، شما خیلی کار را اشتباه انجام می دهید، که صمیمیت با صمیمیت در این کار نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His aspect was perfectly that of a pilgrim, heightened also by an apostolic dignity.
[ترجمه گوگل]وجهه او کاملاً جنبه یک زائر بود که با کرامت رسولی نیز افزایش یافته بود
[ترجمه ترگمان]سیمای او کام لا برازنده یک زایر بود و با وقار حواری مسلکی نیز بالا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you want to eat like a Pilgrim yourself, try some of the Plimoth Plantation's recipes, including stewed pompion (pumpkin) or traditional Wampanoag succotash.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهید خودتان مانند یک زائر غذا بخورید، برخی از دستور العمل‌های Plimoth Plantation، از جمله پامپیون خورشتی (کدو تنبل) یا سوکوتاش سنتی Wampanoag را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید مثل یک زایر غذا بخورید، برخی از دستور العمل های Plimoth Plantation را امتحان کنید که شامل pompion stewed (کدوتنبل)و یا wampanoag succotash سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Juliet : Ay pilgrim, lips that they must use in prayer.
[ترجمه گوگل]ژولیت: ای زائر، لب هایی که باید در نماز استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]ژولیت: ای زائر که باید در دعا استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How many loved your moments of glad grace. And loved your beauty with love false or true. But one man loved the pilgrim soul in you. And loved the sorrows of your changing face.
[ترجمه گوگل]چقدر عاشق لحظه های لطف شما بودند و زیبایی تو را با عشق دروغ یا راست دوست داشت اما یک مرد روح زائر را در تو دوست داشت و غم های چهره متحول تو را دوست داشتم
[ترجمه ترگمان]چند نفر از لحظات خوشی شما را دوست داشتند و زیبایی تو را با عشق و حقیقت دوست داشت ولی یک نفر تو را دوست داشت و غم صورت your را دوست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسافر (اسم)
traveler, fare, lodger, tripper, passenger, pilgrim, roomer, viator, peregrine

زائر (اسم)
visitant, pilgrim

حاج (اسم)
pilgrim

انگلیسی به انگلیسی

• christian who has traveled to a sacred place; one who makes a journey for religious reasons
a pilgrim is a person who makes a journey to a holy place.

پیشنهاد کاربران

pilgrim: زائر
she dresses like a Pilgrim
اون مثل یه راهبه لباس می پوشه
pilgrim ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: زائر
تعریف: فردی که به زیارت اماکن مقدس می رود
the pilgrims came to Imam Reza Holy Shrine
زائران به حرم امام رضا آمدند 👨🏻‍🌾👨🏻‍🌾
زائر
کشیش

بپرس