pilfer

/ˈpɪlfər//ˈpɪlfə/

معنی: کش رفتن، دله دزدی کردن
معانی دیگر: دله دزدی کردن، کش رفتن

جمله های نمونه

1. he used to pilfer his roommate's pencils and papers
او مداد و کاغذ هم اتاقی خود را کش می رفت.

2. Staff were pilfering behind the bar.
[ترجمه گوگل]کارکنان پشت بار در حال دزدی بودند
[ترجمه ترگمان]عصا از پشت بار کنده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She regularly pilfered stamps and stationery from work.
[ترجمه گوگل]او مرتب تمبر و لوازم التحریر را از محل کار دزدی می کرد
[ترجمه ترگمان]مرتبا تمبر و لوازم work را کش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was caught pilfering.
[ترجمه گوگل]او در حال دزدی گرفتار شد
[ترجمه ترگمان]او pilfering شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was caught pilfering from the shop.
[ترجمه گوگل]او در حال دزدی از مغازه دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او از مغازه دستبرد زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pilfering has stopped entirely since they put Angus in charge of the stores.
[ترجمه گوگل]از زمانی که آنگوس را مسئول فروشگاه ها کردند، دزدی به طور کامل متوقف شد
[ترجمه ترگمان]Pilfering از زمانی که آن گوس را مسئول مغازه ها گذاشته اند کاملا متوقف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Precautions had to be taken to prevent pilfering.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از دزدی باید اقدامات احتیاطی انجام می شد
[ترجمه ترگمان]هشدارها باید برای جلوگیری از pilfering برداشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When food stores close, they go to work, pilfering food for resale on the black market.
[ترجمه گوگل]وقتی فروشگاه های مواد غذایی بسته می شوند، سر کار می روند و مواد غذایی را برای فروش مجدد در بازار سیاه به سرقت می برند
[ترجمه ترگمان]زمانی که غذا بسته می شود، به سر کار می روند، به غذا برای فروش مجدد در بازار سیاه کش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Petty pilfering is on the increase in super market.
[ترجمه شان] دله دزدی های کوچک در سوپر مارکت ، رو به افزایش است.
|
[ترجمه گوگل]دزدی های کوچک در سوپر مارکت در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]pilfering کوچک در حال افزایش در سوپر مارکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was sacked after being caught pilfering from the till.
[ترجمه گوگل]او پس از دستگیری در حال دزدی از طناب اخراج شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که از این کالسکه پیاده شد اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She had been pilfering from the petty cash for months.
[ترجمه گوگل]او ماه ها بود که از پول خرد دستبرد می زد
[ترجمه ترگمان]ماه ها بود که از این پول ناچیز مطلع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bits of Meccano lay around waiting to be pilfered if I'd had the courage.
[ترجمه گوگل]تکه‌هایی از مکانو دراز کشیده بودند و منتظر بودند که اگر جسارت داشتم، غارت شوند
[ترجمه ترگمان]دلم می خواست اگر جراتش را داشتم، یکی از آن ها را کش می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The farmer caught them pilfering apples from his orchard.
[ترجمه گوگل]کشاورز آنها را در حال غارت سیب از باغ خود گرفت
[ترجمه ترگمان]کشاورز آن ها را از باغ میوه پرت کرد و به سیب کش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sylvain Wiltord pilfered a third goal deep into stoppage time after being teed up by Patrick Vieira.
[ترجمه گوگل]سیلوین ویلتورد پس از ضربه زدن توسط پاتریک ویرا، گل سوم را در زمان های تلف شده به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]Sylvain Wiltord سومین گل را پس از برخاستن از کنار پاتریک ویرا، به اوج خود رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The righteous anger at the pilfering from his holy resources?
[ترجمه گوگل]خشم عادلانه از غارت منابع مقدسش؟
[ترجمه ترگمان]خشم عادل از the از منابع مقدس او؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کش رفتن (فعل)
filch, abstract, swipe, pilfer, snitch, cabbage, gloom, nip, prig, palm, snook, snip

دله دزدی کردن (فعل)
pilfer, snitch

انگلیسی به انگلیسی

• steal, filch (especially in small quantities) ; drag, tug, pull
if someone pilfers things, usually inexpensive things, they steal them.

پیشنهاد کاربران

دست برد زدن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pilfer
✅️ اسم ( noun ) : pilferage / pilferer / pilfering
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
دله دزدی
دزدیدن ( اموال کم ارزش )

بپرس