pigmy

/ˈpɪɡmi//ˈpɪɡmi/

رجوع شود به: pygmy

جمله های نمونه

1. She appeared but a pigmy compared with the lofty frigate which she guarded.
[ترجمه گوگل]او در مقایسه با ناوچه بلندی که از آن محافظت می کرد، ظاهراً یک خوک بود
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با آن کشتی بادی که او از آن محافظت می کرد، کمی پایین تر آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are pigmy giraffes, large giraffes with moose-like antlers and elephant-like creatures with downward-curving tusks in the lower jaw.
[ترجمه گوگل]زرافه های خوک، زرافه های بزرگ با شاخ گوزن مانند و موجودات فیل مانند با عاج های خمیده رو به پایین در فک پایین وجود دارند
[ترجمه ترگمان]زرافه ها از زرافه ها هستند، زرافه ها بزرگ با گوزن - مانند شاخ گوزن و فیل - مانند موجوداتی با دندان های تیز و خمیده در فک اسفل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That pigmy kneaded out of common earth, ignorant, unlettered, giddy, vulgar, low. Will that become an Ionian or a Boeotian?
[ترجمه گوگل]آن خوک از زمین معمولی خمیر شد، نادان، بی سواد، گیج، مبتذل، پست آیا این تبدیل به ایونی می شود یا بوئوتی؟
[ترجمه ترگمان]این pigmy از زمین معمولی ساخته شده است، بی سواد، بی سواد، بی سواد، مبتذل، پست آیا این یک یونانی یا یک Boeotian خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But a shapeless pigmy that walks asleep in the mist searching for its own awakening.
[ترجمه گوگل]اما یک خوک بی شکل که در مه به خواب رفته و به دنبال بیداری خود می گردد
[ترجمه ترگمان]اما یک pigmy بی شکل که در مه به دنبال بیداری خود به خواب می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If I were to add the word pigmy, ring a bell?
[ترجمه گوگل]اگر بخواهم کلمه pigmy را اضافه کنم، زنگ بزن؟
[ترجمه ترگمان]اگر قرار بود این کلمه را به هم اضافه کنم، زنگ به صدا در آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And a zoo in Brazil is celebrating the birth of a rare pigmy hippopotamus by inviting visitors to vote on its name.
[ترجمه گوگل]و باغ وحشی در برزیل با دعوت از بازدیدکنندگان برای رای دادن به نام آن، تولد یک اسب آبی نادر خوک‌دار را جشن می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]و یک باغ وحش در برزیل تولد یک اسب آبی کوتوله را با دعوت بازدیدکنندگان برای رای دادن به نام خود جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dwarf, midget, person who is unusually small

پیشنهاد کاربران

بپرس