pigheadedness


خودسری، کودنی

جمله های نمونه

1. It was just sheer pigheadedness on his part.
[ترجمه گوگل]این فقط سر خوکی محض از طرف او بود
[ترجمه ترگمان]فقط pigheadedness محض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am not sure whether this was courage or pig-headedness.
[ترجمه گوگل]من مطمئن نیستم که این شجاعت بود یا سر خوک
[ترجمه ترگمان]من مطمئن نیستم که آیا این شجاعت بود یا headedness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hereditary aristocracies, Douthat writes, suffer from stupidity and pigheadedness, while one-party states do so from ideological mania.
[ترجمه گوگل]دوتات می نویسد، اشرافیت های موروثی از حماقت و سر خوکی رنج می برند، در حالی که دولت های تک حزبی این کار را از شیدایی ایدئولوژیک انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]Douthat aristocracies، که Hereditary می نویسد، از حماقت و pigheadedness رنج می برد، در حالی که ایالات یکی از احزاب از جنون ایدئولوژیک این کار را می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The whims of Roman Abramovich, the pigheadedness of Tom Hicks and the predatory stalking of Alisher Usmanov are in danger of giving the Glazer family a good name, if only by default.
[ترجمه گوگل]هوی و هوس رومن آبراموویچ، سر خوک بودن تام هیکس و تعقیب غارتگرانه آلیشیر عثمانوف در خطر است که نام خوبی به خانواده گلیزر بدهد، البته اگر فقط به صورت پیش فرض باشد
[ترجمه ترگمان]هوس های of Roman، the تام هیکس و the predatory عثمانوف در خطر قرار دادن خانواده گلازر به نام خوب در صورت عدم پرداخت بدهی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps not. Some academics have recently suggested that a scientist's pigheadedness and social prejudices can peacefully coexist with — and may even facilitate — the pursuit of scientific knowledge.
[ترجمه گوگل]شاید نه برخی از دانشگاهیان اخیراً پیشنهاد کرده اند که سرگیجه و تعصبات اجتماعی یک دانشمند می تواند به طور مسالمت آمیزی با - و حتی ممکن است - به دنبال دانش علمی باشد
[ترجمه ترگمان]شاید هم نه برخی از دانشگاهیان به تازگی پیشنهاد کرده اند که یک دانشمند علوم اجتماعی و prejudices اجتماعی می توانند هم زیستی مسالمت آمیز با یکدیگر داشته باشند - و ممکن است تسهیل دانش علمی را تسهیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the laboratory, this is labeled confirmation bias; observed in the real world, it's known as pigheadedness.
[ترجمه گوگل]در آزمایشگاه، به این سوگیری تایید برچسب زده می شود در دنیای واقعی مشاهده می شود، به عنوان سر خوک شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در آزمایشگاه، این تعصب تایید کننده نامیده می شود؛ در دنیای واقعی مشاهده می شود که به عنوان pigheadedness شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stubbornness, obstinacy

پیشنهاد کاربران

بپرس