piffle

/ˈpɪfl̩//ˈpɪfl̩/

معنی: چرند، مهمل گویی، حرف بیهوده زدن
معانی دیگر: (عامیانه - سخن یا نوشته یا عمل) مهمل، بیهوده، بیخود، بی معنی، ناچیز، من من کردن

جمله های نمونه

1. Jo really does talk a lot of piffle sometimes.
[ترجمه گوگل]جو واقعاً گاهی اوقات زیاد حرف می زند
[ترجمه ترگمان]جو گاهی زیاد حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He talks such a load of piffle.
[ترجمه گوگل]او چنین بار از پیفل صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]او با چنین باری از piffle حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Political piffle has its roots in the lowest levels of institutional politics.
[ترجمه گوگل]سرچشمه های سیاسی ریشه در پایین ترین سطوح سیاست نهادی دارد
[ترجمه ترگمان]piffle سیاسی ریشه های خود را در پایین ترین سطح سیاست سازمانی قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is Peter the piffle artist becoming Peter the pimpernel, who is never around when there is bad news about?
[ترجمه گوگل]آیا پیتر هنرمند پیفلی تبدیل به پیتر می شود که وقتی خبرهای بدی در موردش وجود دارد، هرگز در اطرافش نیست؟
[ترجمه ترگمان]آیا پیتر the هنرمند است که در حال تبدیل شدن به پیتر the است، کسی که هیچ وقت اخبار بدی درباره آن وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Of course it is piffle, but not without a streak of crazy intelligence.
[ترجمه گوگل]مطمئناً این دم دستی است، اما نه بدون رگه ای از هوش دیوانه کننده
[ترجمه ترگمان]البته چرند است، اما نه بدون خط عقل دیوانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The entire report was piffle from beginning to end.
[ترجمه گوگل]کل گزارش از ابتدا تا انتها گیج کننده بود
[ترجمه ترگمان]کل گزارش از ابتدا تا به آخر رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Piffle and tired rationalizations . To avoid risk, in Germany those applying for a mortgage are required to have 60% of the total cost up front.
[ترجمه گوگل]عقلانیت های خفن و خسته برای جلوگیری از خطر، در آلمان کسانی که برای وام مسکن درخواست می کنند، باید 60٪ از کل هزینه را پیشاپیش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]Piffle و rationalizations خسته برای اجتناب از خطر، در آلمان آن هایی که برای یک وام مسکن درخواست می کنند باید ۶۰ درصد از کل هزینه را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our debt "crisis" is a piffle compared to what's happening in Europe, where dire concern about possible default has spread to Spain and Italy.
[ترجمه گوگل]«بحران» بدهی ما در مقایسه با آنچه در اروپا اتفاق می‌افتد، در مقایسه با آنچه که در اروپا اتفاق می‌افتد، ناگوار است، جایی که نگرانی شدید در مورد نکول احتمالی به اسپانیا و ایتالیا سرایت کرده است
[ترجمه ترگمان]بحران بدهی ما در مقایسه با آنچه در اروپا در حال رخ دادن است در مقایسه با آنچه در اروپا اتفاق می افتد می باشد، که در آن نگرانی شدید در مورد احتمال احتمالی سقوط احتمالی به اسپانیا و ایتالیا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People who know him are sure that it's absolute piffle.
[ترجمه گوگل]افرادی که او را می شناسند مطمئن هستند که این یک خلسه مطلق است
[ترجمه ترگمان]کسانی که او را می شناسند مطمئن هستند که بی هوده حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this movie, has our each person's experience of life, these we have done the piffle, do these relations with between the friend, how of the neighbor as well as these cross, face their courage.
[ترجمه گوگل]در این فیلم، تجربه هر فرد ما از زندگی، اینها را انجام داده ایم، این روابط را بین دوست انجام می دهیم، چگونه از همسایه و همچنین این ضربدر، با شجاعت خود روبرو می شوند
[ترجمه ترگمان]در این فیلم، تجربه هر فرد از زندگی را دارد، این ما the را انجام داده ایم، این روابط را با دوست، چطور همسایه و نیز این صلیب انجام دهیم، با شهامت آن ها مواجه می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of course on the grand scheme of things their relationship is nothing but piffle .
[ترجمه گوگل]البته در طرح کلان چیزها، رابطه آنها چیزی جز سرگیجه نیست
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که در این طرح بزرگ چیزی جز چرند و پرند بی هوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Given my propensity for skepticism when it comes to most of the paranormal piffle proffered by the prajna peddlers meditating and soaking their way to nirvana here, I was surprised the hall was full.
[ترجمه گوگل]با توجه به تمایل من به شک و تردید در مورد بیشتر سوتی های ماوراء الطبیعه که توسط دستفروشان پراجنا در حال مدیتیشن و خیس کردن راه خود به نیروانا در اینجا مطرح می شود، از پر شدن سالن شگفت زده شدم
[ترجمه ترگمان]با توجه به تمایل من به شکاکیت، هنگامی که به بیشتر موارد ماورای طبیعی که توسط خرده فروشان دوره گرد تسلیم شدند و راه خود را به نیروانا در اینجا جذب کردند، شگفت زده شدم، از اینکه تالار پر بود تعجب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Zhu De pine persuades him "not to hastily make the piffle", "must consider family member's feeling".
[ترجمه گوگل]ژو د پاین او را متقاعد می کند که "با عجله پفک درست نکند"، "باید احساس اعضای خانواده را در نظر گرفت"
[ترجمه ترگمان]ژو د pine وی را قانع می کند که \"نباید عجله کند\"، \" باید احساسات اعضای خانواده را مد نظر قرار دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although I did not know what matter had to let you such despair, but I real hoped do not make the piffle, like this could let these care about you the person was sad, sad, did not know?
[ترجمه گوگل]اگر چه من نمی دانستم چه چیزی تا به حال به شما اجازه چنین ناامیدی، اما من واقعا امیدواریم که این پفک را ایجاد نمی کند، مانند این می تواند اجازه دهد این مراقبت در مورد شما فرد غمگین، غمگین، نمی دانست؟
[ترجمه ترگمان]با آن که نمی دانستم چه کار باید کرد، اما واقعا امیدوار بودم که این حرف ها را نزنید، مثل این که به شما اجازه می داد که این اشخاص ناراحت و غمگین باشند، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرند (اسم)
windy, baloney, stuff, balderdash, blether, crap, blather, hokum, bosh, bologna, bilge water, bilk, boloney, trumpery, haver, rigmarole, jive, piffle

مهمل گویی (اسم)
piffle

حرف بیهوده زدن (فعل)
small talk, piffle

انگلیسی به انگلیسی

• nonsense, meaningless talk
talk nonsense, make meaningless statements
if you describe what someone says as piffle, you mean that you think that it is nonsense; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس