piezometer

/ˌpaɪɪˈzɑːmɪtər//ˌpaɪɪˈzɒmɪtə/

معنی: فشار سنج، غلظت سنج، دستگاه سنجش شدت انفجار
معانی دیگر: فشار پذیری سنج

جمله های نمونه

1. The double piezometer is made of organic glasses and rubber membranes. It can not only directly shows the interior pressure in liquid, but also can be used in the buoyancy force related experiments.
[ترجمه گوگل]پیزومتر دوگانه از شیشه های آلی و غشاهای لاستیکی ساخته شده است این نه تنها می تواند به طور مستقیم فشار داخلی مایع را نشان دهد، بلکه می تواند در آزمایشات مربوط به نیروی شناوری نیز استفاده شود
[ترجمه ترگمان]The دوگانه از شیشه های ارگانیک و غشاهای لاستیکی تشکیل شده است این روش نه تنها به طور مستقیم فشار داخلی را در مایع نشان می دهد بلکه می تواند در آزمایش ها مربوط به نیروی شناوری نیز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By means of olivine thermometer and piezometer measurement, the lithogeneous temperature-pressure condition for major sulfide-bearing lithofacies of Jinchuan intrusion has been calculated.
[ترجمه گوگل]با استفاده از دماسنج الیوین و اندازه گیری پیزومتر، شرایط دمایی-فشار سنگی برای رخساره های سنگی اصلی سولفیددار نفوذ جینچوان محاسبه شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از thermometer olivine و اندازه گیری piezometer، شرایط فشار دما - فشار برای lithofacies بزرگ سولفیدی مورد محاسبه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Based on the analyses of hydrological conditions and piezometer response patterns around the reservoir, the mechanism of the sinkholes and the tendency of their development are involved in the paper.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل شرایط هیدرولوژیکی و الگوهای پاسخ پیزومتر در اطراف مخزن، مکانیسم فروچاله ها و تمایل به توسعه آنها در مقاله نقش دارد
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل شرایط هیدرولوژیکی و الگوهای پاسخ piezometer در اطراف مخزن، مکانیزم of و تمایل توسعه آن ها در این مقاله وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For best results in measuring static pressure, a piezometer ring should be used.
[ترجمه گوگل]برای بهترین نتیجه در اندازه گیری فشار استاتیک، باید از حلقه پیزومتر استفاده شود
[ترجمه ترگمان]برای بهترین نتیجه در اندازه گیری فشار ایستا، حلقه piezometer باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The measurement of pressure was carried out by using semiconductor silicon piezometer. With the static pressure in inlet of pipeline and theoretic analysis we could get the total pressure of MPT.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری فشار با استفاده از پیزومتر سیلیکونی نیمه هادی انجام شد با فشار استاتیکی در ورودی خط لوله و تجزیه و تحلیل نظری می‌توان فشار کل MPT را بدست آورد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری فشار با استفاده از piezometer سیلیکون نیمه هادی انجام شد با فشار ایستا در ورودی خط لوله و تحلیل نظری می توانیم فشار کلی of را بدست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The authors think that it is untenable for restraining the application of slotted-pipe piezometer by dam height and delay reaction ruled in the technical specification for fill-dam monitoring.
[ترجمه گوگل]نویسندگان فکر می‌کنند که محدود کردن کاربرد پیزومتر لوله شکافدار بر اساس ارتفاع سد و واکنش تاخیری حاکم در مشخصات فنی برای نظارت بر سد پر کردن غیرقابل دفاع است
[ترجمه ترگمان]نویسندگان فکر می کنند که مهار کردن کاربرد لوله های slotted با ارتفاع سد و واکنش تاخیر در مشخصات فنی نظارت بر سد، غیرقابل دفاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فشار سنج (اسم)
barometer, manometer, piezometer, pressure indicator

غلظت سنج (اسم)
densitometer, densimeter, piezometer, volumeter

دستگاه سنجش شدت انفجار (اسم)
piezometer

تخصصی

[عمران و معماری] پیزومتر - فشارسنج
[زمین شناسی] فشارسنج، غلظت سنج
[آب و خاک] پیزومتر،دستگاه اندازه گیری سطح ایستابی

انگلیسی به انگلیسی

• instrument used to measure the pressure of fluids

پیشنهاد کاربران

بپرس