pier

/ˈpɪr//pɪə/

معنی: لنگر گاه، موج شکن، پایه پل، پرت، ستون، اسکله، جرز
معانی دیگر: (معماری)، پایه ی پل، ستون پل (که در میان دو دهانه ی مجاور هم قرار دارد و وزن دو قوس روی آن است)، (جاده ی روی آب که بر پایه های متعدد سوار است و برای تفرج و یا وصل کردن ساحل کم عمق به لنگرگاه و غیره به کار می رود) راه روآبی، فراز راه

جمله های نمونه

1. the municipal pier jetties out nearly a kilometer into the lake
اسکله ی شهرداری تقریبا یک کیلو متر در دریاچه پیش می رود.

2. The ocean splashed against the pier.
[ترجمه گوگل]اقیانوس به سمت اسکله پاشیده شد
[ترجمه ترگمان]اقیانوس به اسکله پاشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We stood on the pier and watched as they embarked.
[ترجمه تقوی] روی اسکله ایستاده بودیم و سوار شدنشان را تماشا می کردیم
|
[ترجمه گوگل]ما روی اسکله ایستادیم و سوار شدن آنها را تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]روی اسکله ایستادیم و آن ها را تماشا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We could anchor off the pier.
[ترجمه تقوی] می توانیم در اسکله لنگر بیاندازیم
|
[ترجمه گوگل]می توانستیم از اسکله لنگر بیاندازیم
[ترجمه ترگمان] میتونیم اسکله رو خالی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ship lies at the pier.
[ترجمه گوگل]کشتی در اسکله قرار دارد
[ترجمه ترگمان]کشتی در اسکله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We tied the boat to a pier.
[ترجمه گوگل]قایق را به اسکله بستیم
[ترجمه ترگمان]قایق رو به اسکله بستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The river bus leaves from Pier
[ترجمه گوگل]اتوبوس رودخانه از اسکله حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]تخلیه اتوبوس از اسکله به اسکله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The truck stove in the pier of the road bridge.
[ترجمه گوگل]اجاق گاز کامیون در اسکله پل جاده
[ترجمه ترگمان]کامیون کنار پل جاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To the east of the pier were miles of sandy beaches.
[ترجمه گوگل]در شرق اسکله کیلومترها سواحل شنی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در شرق اسکله مایل ها ساحل شنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pier has cafes and restaurants.
[ترجمه فسقل] در لنگر گاه، کافه ها و رستوران ها وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]اسکله دارای کافه و رستوران است
[ترجمه ترگمان]این اسکله رستوران ها و رستوران ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The warship was making towards the pier.
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی در حال حرکت به سمت اسکله بود
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی به سمت اسکله حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They walked the length of the pier.
[ترجمه گوگل]طول اسکله را طی کردند
[ترجمه ترگمان]طول اسکله را پیمودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The waves are breaking on to the pier.
[ترجمه گوگل]امواج به سمت اسکله می شکنند
[ترجمه ترگمان]امواج به اسکله نزدیک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ship was making towards the pier.
[ترجمه فقط خدا] کشتی یا قایق در حال حرکت به سمت اسکله یا لنگر گاه بود
|
[ترجمه گوگل]کشتی در حال حرکت به سمت اسکله بود
[ترجمه ترگمان]کشتی به طرف اسکله می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The pier has a unique little puppet theatre.
[ترجمه گوگل]اسکله دارای یک تئاتر عروسکی کوچک منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]این اسکله یک تئاتر عروسکی کوچک منحصر به فرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لنگر گاه (اسم)
dock, harbor, anchorage, grappling, haven, levee, dockage, harborage, berth, pier, port, riding

موج شکن (اسم)
bulwark, foreshore, breaker, breakwater, pier

پایه پل (اسم)
pier, bridge truss, dead load

پرت (اسم)
bullshit, pier, port

ستون (اسم)
slip, pile, shaft, pole, pier, column, pillar, jamb

اسکله (اسم)
pier, wharf, waterfront, quay

جرز (اسم)
pier, pillar

تخصصی

[عمران و معماری] پایه - اسکله - شمع - پلپایه
[زمین شناسی] پایه، شمع، اسکله،پل‎پایه، تونل راهنما، جرز، اسکله، موج شکن (ساحل):موج شکن، آب شکن، مول یا هر ساختار دیگر مورد استفاده برای حفاظت از لنگرگاه یا ساحل و نیز به عنوان گردشگاه یا به عنوان محل لنگر اندازی برای کشتی ها.
[آب و خاک] ستون، پایه، حائل

انگلیسی به انگلیسی

• landing for ships, wharf; support beam, pillar; dock, platform
a pier is a large platform which sticks out into the sea and which people can walk along.

پیشنهاد کاربران

A pier is a projection out to deeper water typically
"perpendicular" to a shore, to allow vessels
sufficient draft to dock
pier
pier ( n ) ( pɪr ) =a long low structure built in a lake, river, or the ocean and joined to the land at one end, used by boats to allow passengers to get on and off
pier
pier = موج شکن، مول یا هر ساختار دیگر مورد استفاده برای حفاظت از لنگرگاه یا ساحل و نیز به عنوان گردشگاه یا به عنوان محل لنگر اندازی برای کشتی ها
Noun
🗣️[پی یِر]
Ex:
When are West Vancouver's piers reopening?
...
[مشاهده متن کامل]

در اینجا گردشگاه ساحلی معنی میده
▪️▪️▪️
prier = فضول - آدم کنجکاو
با املای pryer هم مینویسن
Noun
SYN: nosy - busybody - snooper
. . .
prier = دعا کردن - از خداوند خواستن
فعل این واژه فرانسوی هستش
Verb
🗣️[پرایِر]
Ex:
Le moine prie dans la chapelle.
راهب در کلیسای کوچک دعا می کند.

در متون مهندسی عمران
Pier به معنای معادل دیوار باربر می باشد این بار میتواند بصورت خمشی، برشی و محوری باشد.
کوتاه اسکله ( به انگلیسی: pier ) به یک اسکله گفته می شود که شامل پیاده رو و ستون ها یا پایه ها و سازه های پشتیبانش می باشد. کوتاه اسکله ها دارای انواع مختلفی هستند که گاهی سازه های سبک مانند کوتاه اسکله های چوبی یا سازه های سنگین مانند موج شکن ها می شود که طول آن تا حدود ۱۶۰۰ متر هم می رسد.
...
[مشاهده متن کامل]

در بندرگاه ها از آنها برای برقراری ارتباط ساحل به بخش های پرعمق تر دریا یا دریاچه استفاده می شود.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Pier
( معانی دیگر ) گردشگاه ساحلی، تأسیسات ساحلی
( معماری ) ( معنی دیگر ) دیوار میان پنجره
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
pier ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: کوتاه‏اسکله
تعریف: اسکله‏ای کوتاه و معمولاً عمود بر ساحل برای پهلوگیری شناورها
اسکله ؛ ستون
– The ship lies at the pier
– We stood on the pier and watched as they embarked
– The piers of the bridge
– The truck stove in the pier of the road bridge
اسکله
ستون

اسکله

المان و عضوی که کارایی باربر و حمال دارد مثل دیوار حمال، پایه و ستون پل ، ستونهای کنار درگاهی و آرک . . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس