معنی: کلاغ زنگی، کلاغ جاره، پای، ادم ناقلا، جانورابلق، کلوچه گوشت پیچ، کلوچه میوه دارپای، چیز اشفته و نا مرتب، در هم ریختنمعانی دیگر: (شیرینی) پای، (خوراکپزی) پای، (امریکا - خودمانی) هر چیز خوب و آسان، فساد سیاسی، مبلغ کل (که باید به صورت سهم تقسیم شود)، کار، عمل، کیک لایه دار، کیک تو خامه ای، بزم آورد، (انگلیس) رجوع شود به: pi، رجوع شود به: magpie، (انگلیس - پیش از سده ی 15) جدول نیایش کلیسایی برای هر روز هفته، کلاه زنگی، کلاه جاره
پای She baked a delicious apple pie for dessert. او یک پای سیب خوشمزه برای دسر پخت.
pie ( n ) ( paɪ ) =a baked dish of fruit or meat and vegetables with pastry on the bottom, sides, and top, e. g. a pie dish. a slice of apple pie.
در مباحث اجتماعی، مخفّف: Public Interest Entity ( نهادهای عام المنفعه )
He has a finger in every pie او نخود هر آش است
نوعی نموار دایره ای در اکسل
پیراشکی میوه ای
کیک میوه ای
Pie= کیک میوه ای 🥞🍮 تلفظ: پایْ 🥞🍮🥞🍮🥞🍮🥞🍮🥞🍮🥞🍮🥞 جمله :I like cherry pie 🥞🍒because It is 😍very delicious من پایِ آلبالویی رو دوست دارم🍒🥞 چون خیلی خوشمزه ست 🍒🥞🍒🥞🍒🥞🍒🥞🍒🥞🍒🥞 ... [مشاهده متن کامل]
My favorit desert is pie🥞😍 دسر موردعلاقه ی من پای ( کیک میوه ای ) است🥞😍
در بعضی موارد به آلت تناسلی زنان هم گفته میشود .
یک نوع کیک که داخل ان میوه است 🥧 شاید تاحالا کلمه پاى سیب یا هویج را شنیده باشین🥧
pie ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: پای تعریف: فراورده ای تنوری متشکل از خمیر پرشده با مخلوطی شیرین که عموماً حاوی میوه است و رویۀ تردی دارد