picks up

پیشنهاد کاربران

معنای ( گرفتن مطلب ) رو هم میده.
He picks things up very quickly
گرفتن
برداشتن
ایجاد کردن
مثال:
the engine oil picks up considerable amounts of heat when operating
افزایش یافتن ،
بهبود دادن
برداشتن یا بلند کردن
برداشتن، بلند کردن

برداشتن، بردارد

بپرس