pickles


معنی: خیار شور

جمله های نمونه

1. glassed pickles
ترشی که در بطری ریخته شده

2. she pickles watermellon rind
او پوست هندوانه ترشی می اندازد.

3. they sell pickles by the jar
آنها ترشی را در بستو (یا شیشه های دربسته) می فروشند.

4. my mother spooned the pickles out of the jar
مادرم با قاشق ترشی را از بستو بیرون آورد.

5. in his opinion, a dinner is incomplete without pickles
به نظر او شام بدون ترشی کامل نیست.

مترادف ها

خیار شور (اسم)
pickles

انگلیسی به انگلیسی

• sour vegetables preserved in brine vinegar or salt solution

پیشنهاد کاربران

ترشیجات یاشوریجات
pickles ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: ترشیجات
تعریف: نوعی مواد غذایی که در سرکه و آب‏نمک نگهداری می شوند
یعنی خیارشور . .
اما برای ترشیجات هم استفاده می شود
ترشیجات
Pickles:cucumber in salty water and vinegar
خیار شور
ترشی
ترشیجات
خیار شور

خیار شور
خیاری که شوریده باشد
ترشی

بپرس