اسم ( noun )
• (1) تعریف: a food, usu. cucumber, that has been preserved in a solution of salt, vinegar, and usu. seasonings.
• مشابه: brine, chowchow, dill, gherkin, piccalilli, relish
• مشابه: brine, chowchow, dill, gherkin, piccalilli, relish
- The pickles were nice and crisp, but the children thought they were too sour.
[ترجمه Arkia . RN . 7] ترشی ها خوب و ترد بود اما بچه ها فکرکردند که آن ها بیش از حد ترش هستند|
[ترجمه گوگل] ترشی ها خوب و ترد بودند، اما بچه ها فکر می کردند خیلی ترش هستند[ترجمه ترگمان] ترشی درست و ترد بودند، اما بچه ها فکر می کردند که آن ها بیش از حد ترش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They usually give you a pickle along with your sandwich.
[ترجمه moonlight] معمولا آنها در ساندویچ شما ترشی ( خیارشور ) هم میگذارند|
[ترجمه Arkia . RN . 7] معمولا آنها در ساندویچ شما خیارشور ( ترشی ) هم می گذارند|
[ترجمه گوگل] معمولا همراه با ساندویچ به شما ترشی می دهند[ترجمه ترگمان] معمولا تو رو با ساندویچ تو قاطی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a solution of salt, vinegar, and seasonings, used to flavor and preserve food.
• (3) تعریف: (informal) an unpleasant or perplexing situation.
• مترادف: jam, mess
• مشابه: bind, box, case, difficulty, dilemma, fix, hole, pass, plight, strait, straits
• مترادف: jam, mess
• مشابه: bind, box, case, difficulty, dilemma, fix, hole, pass, plight, strait, straits
- Without a car to get back, we're really in a pickle.
[ترجمه ...] بدون ماشینی که باش برگردیم، واقعا توی وضعیت دشواری هستیم|
[ترجمه گوگل] بدون ماشین برای برگشت، ما واقعاً در ترشی هستیم[ترجمه ترگمان] بدون ماشین که برگردیم، ما واقعا توی a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pickles, pickling, pickled
حالات: pickles, pickling, pickled
• : تعریف: to preserve (a food) in a solution of salt, vinegar, and seasonings.
• مشابه: brine, can, corn, cure, preserve
• مشابه: brine, can, corn, cure, preserve
- We pickled cucumbers and beets from our garden.
[ترجمه گوگل] خیار و چغندر را از باغمان ترشی می کردیم
[ترجمه ترگمان] خیار ترشی و چغندر را از باغ خودمان می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خیار ترشی و چغندر را از باغ خودمان می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید