pickaxe

/ˈpɪkæks//ˈpɪkæks/

معنی: کلنگ دو سر، کلنگ روسی، با کلنگ زدن
معانی دیگر: pickax کلنگ دوسر

جمله های نمونه

1. he pecked at the frozen ground with a pickaxe
او با کلنگ به زمین منجمد ضربه های پیاپی می زد.

2. He rested on his pickaxe for a while.
[ترجمه گوگل]مدتی روی کلنگش استراحت کرد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی on را روی زمین گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Laing used a pickaxe and shovel to make the grave in the secluded garden, said Mr Stuart-Moore.
[ترجمه گوگل]آقای استوارت مور گفت که لینگ از کلنگ و بیل برای ساختن قبر در باغ خلوت استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]اقای استوارت - مور گفت: Laing از بیل و کلنگ برای ساختن قبر در باغ خلوت استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another boy is hitting the ground with a pickaxe, while a third is holding on to some blue plastic sheeting.
[ترجمه گوگل]پسر دیگری با کلنگ به زمین می زند، در حالی که سومی چند ورقه پلاستیکی آبی را نگه داشته است
[ترجمه ترگمان]یک پسر دیگر با کلند به زمین برخورد می کند، در حالی که یک سوم به یک ورقه پلاستیکی آبی رنگ چسبیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They attacked me with pickaxe handles and steel bars.
[ترجمه گوگل]با دسته کلنگ و میله های فولادی به من حمله کردند
[ترجمه ترگمان]اونا به من حمله کردن که با تیشه گاو و میله های آهنی بهم حمله کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Level 30 Mining and a pickaxe to help Miner Magnus.
[ترجمه گوگل]ماینینگ سطح 30 و یک کلنگ برای کمک به ماینر مگنوس
[ترجمه ترگمان]سطح ۳۰ معدن کاری و یک تیشه برای کمک به Miner ماگنوس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He stole the pickaxe from the production team and was therefore criticized by the team leader.
[ترجمه گوگل]او کلنگ را از تیم سازنده دزدید و به همین دلیل مورد انتقاد سرپرست تیم قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او تیشه را از تیم تولید دزدید و به همین دلیل توسط رهبر تیم مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bob pecked at the hard ground with a pickaxe.
[ترجمه گوگل]باب با کلنگ به زمین سخت نوک زد
[ترجمه ترگمان]باب با یک تیشه به زمین سخت نوک زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He pecked at the hard ground with a pickaxe.
[ترجمه گوگل]با کلنگ به زمین سخت نوک زد
[ترجمه ترگمان]با یک تیشه به زمین ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the fifth or sixth blow the pickaxe struck against an iron substance.
[ترجمه گوگل]در ضربه پنجم یا ششم، کلنگ به یک ماده آهنی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]در ساعت پنجم یا ششم، تیشه به ماده ای آهنی اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Before running off with the dough the men beat my arms with pickaxe handles.
[ترجمه گوگل]قبل از فرار با خمیر، مردان با دسته های کلنگ بر بازوهایم کوبیدند
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه با پولی فرار کنم، مردها دست هایم را با تبر مسلح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They make no reply to the shoulder, and open up wasteland to shovel pickaxe.
[ترجمه گوگل]آنها هیچ پاسخی به شانه نمی دهند و زمین های بایر را برای بیل زدن کلنگ باز می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ پاسخی به شانه آن ها ندادند و در زمین های بایر باز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dant è s struck with the sharp end of his pickaxe, which entered someway between the interstices.
[ترجمه گوگل]دانت با نوک تیز کلنگش برخورد کرد که به نحوی بین فاصله ها وارد شد
[ترجمه ترگمان]این دانته با نوک sharp که بین شکاف و interstices وارد شده بود یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The clumisiness of power spoils the key and uses the pickaxe.
[ترجمه گوگل]دست و پا چلفتی قدرت کلید را خراب می کند و از کلنگ استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]تقسیم قدرت کلید را از بین می برد و از the استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلنگ دو سر (اسم)
pike, mattock, pickaxe, pickax

کلنگ روسی (اسم)
pickaxe, pickax

با کلنگ زدن (فعل)
pickaxe, pickax

انگلیسی به انگلیسی

• hoe, mattock, tool for spreading soil; small hammer, pick, tool for breaking up soil
a pickaxe is a tool consisting of a curved, pointed piece of metal with a long handle joined to the middle. pickaxes are used for breaking up rocks or the ground.

پیشنهاد کاربران

بپرس