pickaback

/ˈpɪkəbæk//ˈpɪkəbæk/

معنی: برپشت خود سوار کردن
معانی دیگر: رجوع شود به: piggyback، piggyback : برپشت خود سوار کردن، کول کردن، بردوش، برپشت

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: variant of piggyback.

مترادف ها

بر پشت خود سوار کردن (فعل)
pick aback, piggyback

انگلیسی به انگلیسی

• piggyback, on the shoulders, atop the shoulders

پیشنهاد کاربران

بپرس