pick on someone
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
به کسی پیله کردن
گیر دادن، تیکه انداختن
Pick on someone یعنی انتقاد کردن، تنبیه کردن، نامهربانی کردن با یک فرد، بطور مرتب و البته ناعادلانه. کرم ریختن به یک نفر - اذیت کردن و آزار دادن یک نفر وقتی منصفانه نباشد - پریدن به کسی - گیر دادن به کسی - در افتادن با کسی
... [مشاهده متن کامل]
او توسط بقیه پسرها انتخاب می شود زیرا خیلی کوچک است.
🔴 to criticize, punish, or be unkind to the same person often and unfairly
◀️ He gets picked on by the other boys because he's so small : او توسط پسران دیگر اذیت میشود چون خیلی کوچولوعه.
◀️ This was truly a “pick on somebody your size” moment
توی ویدیو نشون میده یک کرگدن توسط شیری غیض میشود، بلافاصله یک کرگدنی با شاخی بزرگ حاضر میشه و فراری میده اون رو. این جمله یعنی این لحظه خیلی نشون دهنده و بیانگر جمله ی ( با هم قد خودت دربیافت ) بود.
◀️ ?Why are you picking on me : چرا داری بهم گیر میدی؟ چرا داری اذیتم میکنی؟ چرا داری سر به سرم میزاری؟ چرا باهام بدرفتاری میکنی؟
◀️Stop picking on me! : سر به سرم نزارید - اذیت کردنم رو متوقف کنید - دست از سرم بردارید
◀️She felt she was being picked on
◀️ At school she was a vulnerable little soul and the other girls picked on her : در مدرسه او یک روح کوچک آسیب پذیر بود و دختران دیگر او را اذیت کردند/بهش گیر دادند/پریدند بهش/افتادند به جونش
◀️I hope he didn't think I was picking on him : امیدوارم او فکر نکرده باشد که داشتم اذیتش میکردم ( امیدوارم یه وقت فکر نکنه که قصدم آزار و اذیتش بوده )
... [مشاهده متن کامل]
او توسط بقیه پسرها انتخاب می شود زیرا خیلی کوچک است.
◀️ He gets picked on by the other boys because he's so small : او توسط پسران دیگر اذیت میشود چون خیلی کوچولوعه.
◀️ This was truly a “pick on somebody your size” moment
توی ویدیو نشون میده یک کرگدن توسط شیری غیض میشود، بلافاصله یک کرگدنی با شاخی بزرگ حاضر میشه و فراری میده اون رو. این جمله یعنی این لحظه خیلی نشون دهنده و بیانگر جمله ی ( با هم قد خودت دربیافت ) بود.
◀️ ?Why are you picking on me : چرا داری بهم گیر میدی؟ چرا داری اذیتم میکنی؟ چرا داری سر به سرم میزاری؟ چرا باهام بدرفتاری میکنی؟
◀️Stop picking on me! : سر به سرم نزارید - اذیت کردنم رو متوقف کنید - دست از سرم بردارید
◀️She felt she was being picked on
◀️ At school she was a vulnerable little soul and the other girls picked on her : در مدرسه او یک روح کوچک آسیب پذیر بود و دختران دیگر او را اذیت کردند/بهش گیر دادند/پریدند بهش/افتادند به جونش
◀️I hope he didn't think I was picking on him : امیدوارم او فکر نکرده باشد که داشتم اذیتش میکردم ( امیدوارم یه وقت فکر نکنه که قصدم آزار و اذیتش بوده )
به جون کسی افتادن
تاثیر ( بد ) گذاشتن روی افراد
اذیت کردن کسی
گیر دادن به کسی
ایراد گرفتن به کسی
گیر دادن به کسی
ایراد گرفتن به کسی
به معنی گیر دادنِ. مثال. :do not pick on me
معنی : به من گیر نده
معنی : به من گیر نده