picador

/ˈpɪkədɔːr//ˈpɪkədɔː/

(گاوبازی اسپانیایی - هر یک از سوارانی که با زدن پیکان به گردن گاو او را کم رمق می کنند) پیکادور، سوارنیزه دار که درجنگ بانوه گاوگاو حهزشئشقرابانیزه بستوه میاورد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: picadors
• : تعریف: the mounted lancer in a bullfight.

جمله های نمونه

1. Each is brought toand allowed to attack a picador who pricks them with a lance.
[ترجمه گوگل]هر کدام را آورده و اجازه دارند به پیکادری حمله کنند که با نیزه به آنها ضربه می‌زند
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها اجازه حمله به کسی را دارد که با نیزه به آن ها حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ideally they want to plants the banderillas as close as possible to the wound where the picador drew first blood. These stabs further weaken the enormous ridges of neck and shoulder muscle.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده‌آل، آن‌ها می‌خواهند باندریل‌ها را تا جایی که ممکن است نزدیک به زخمی که پیکادور خون اول را کشیده، بکارند این خنجرها برجستگی های عظیم عضله گردن و شانه را بیشتر ضعیف می کند
[ترجمه ترگمان]در حالت ایده آل، آن ها می خواهند تا جایی که ممکن است گیاه را تا جایی که ممکن است نزدیک محل زخم قرار دهند که در آن picador اولین خون را به خود جذب می کند این stabs بیشتر قسمت های بزرگ گردن و ماهیچه های شانه را تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the Orient young bulls are tested for the fight arena in a certain manner. Each is brought to the ring and allowed to attack a picador who pricks them with a lance.
[ترجمه گوگل]در مشرق زمین، گاوهای نر جوان به شیوه ای خاص برای میدان مبارزه آزمایش می شوند هرکدام به رینگ آورده می شوند و اجازه داده می شود به پیکادری حمله کنند که با نیزه آنها را می خراشد
[ترجمه ترگمان]در شرق گاوه ای نر شرق برای مبارزه با یک روش خاص مورد آزمایش قرار می گیرند هر یک را به حلقه می آورند و اجازه می دهند به a حمله کنند که با نیزه به آن ها نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most students, they work on the fryer at KFC, but you bussed tables at Il Picador to support yourself.
[ترجمه گوگل]اکثر دانش‌آموزان، آنها روی سرخ‌کن در KFC کار می‌کنند، اما شما برای تامین هزینه‌های خود، میزهای اتوبوسی را در Il Picador سوار می‌کنید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان، در رستوران fryer در KFC کار می کنند، اما شما با اتوبوس برای پشتیبانی از خودتان میزه ای بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "This is beyond books, " said Paul Baggaley, publisher at rival firm Picador. "It has become an event which is a phenomenon. "
[ترجمه گوگل]پل باگالی، ناشر شرکت رقیب پیکادور، گفت: «این فراتر از کتاب است "این به یک رویداد تبدیل شده است که یک پدیده است "
[ترجمه ترگمان]پاول Baggaley، ناشر شرکت رقیب Picador، گفت: \" این فراتر از کتاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thomas L. Friedman, The World is Flat: A Brief History of the Twenty-first Century, Picador: 200
[ترجمه گوگل]توماس ال فریدمن، جهان مسطح است: تاریخ مختصر قرن بیست و یکم، پیکادر: 200
[ترجمه ترگمان]توماس ل فریدمن، جهان مسطح: تاریخچه مختصری از قرن بیست و یکم، Picador: ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each is brought to the ring and allowed to attack a picador who pricks them with a lance.
[ترجمه گوگل]هرکدام به رینگ آورده می شوند و اجازه داده می شود به پیکادری حمله کنند که با نیزه آنها را می خراشد
[ترجمه ترگمان]هر کدام به حلقه می آورند و اجازه می دهند به کسی که آن ها را با نیزه pricks حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "The Opium War: Drugs, Dreams and the Making of China," which will be released by Picador in Britain in September, is more than just a history.
[ترجمه گوگل]«جنگ تریاک: مواد مخدر، رویاها و ساختن چین» که توسط پیکادور در ماه سپتامبر در بریتانیا اکران می شود، بیش از یک تاریخ است
[ترجمه ترگمان]\"جنگ تریاک: مواد مخدر، رویاها و ساخت چین\" که در ماه سپتامبر توسط Picador در بریتانیا منتشر خواهد شد، بیش از یک تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (spanish) mounted man who pricks a bull in order to anger it before a bullfight

پیشنهاد کاربران

بپرس