1. Pica a printing industry unit of measurement.
[ترجمه گوگل]پیکا یک واحد اندازه گیری صنعت چاپ است
[ترجمه ترگمان]یک واحد صنعت چاپ اندازه گیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pica Pica is when a child regularly and excessively eats inappropriate objects, such as dirt, coal, stones, fluffy materials.
[ترجمه گوگل]پیکا پیکا زمانی است که کودک به طور منظم و بیش از حد اشیاء نامناسب مانند خاک، زغال سنگ، سنگ، مواد کرکی می خورد
[ترجمه ترگمان]pica pica زمانی است که یک کودک به طور مرتب و بیش از حد اشیا نامناسب مانند کثیفی، زغال سنگ، سنگ، مصالح کرکی را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These unnatural cravings, called pica, may indicate a dietary mineral deficiency and are very rare.
[ترجمه گوگل]این هوس های غیرطبیعی که پیکا نامیده می شود، ممکن است نشان دهنده کمبود مواد معدنی در رژیم غذایی باشد و بسیار نادر است
[ترجمه ترگمان]این نیاز غیر طبیعی به نام pica می تواند یک کمبود مواد غذایی را نشان دهد و بسیار نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Fuwa pica furniture is a technological concept based on interaction of the living and the non-living objects.
[ترجمه گوگل]مبلمان فووا پیکا یک مفهوم فناورانه است که مبتنی بر تعامل بین اشیاء زنده و غیر زنده است
[ترجمه ترگمان]مبل pica یک مفهوم تکنولوژیکی است که مبتنی بر تعامل موجودات زنده و غیر زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was a folio, pro patria size, in pica, with long primer notes.
[ترجمه گوگل]این یک فولیو، اندازه پرو پاتریا، در پیکا، با نت های آغازگر بلند بود
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک folio بود که بر پدر بر اولاد نوشته شده بود، و در pica، با نت های primer، نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective To investigate the microsurgical treatment of aneurysms of the posterior inferior cerebellar artery(PICA).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان میکروسرژیکی آنوریسم شریان مخچه تحتانی خلفی (PICA)
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد درمان microsurgical of شریان تحتانی پشتی (pica)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective To assess the ability of contrast-enhanced multislice helical computed tomography(MSCT) to depict the posterior intercostal artery(PICA).
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی توانایی توموگرافی کامپیوتری حلزونی چند برشی (MSCT) برای به تصویر کشیدن شریان بین دنده ای خلفی (PICA)
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی توانایی of enhanced مارپیچ computed (MSCT)برای به تصویر کشیدن سرخرگ شکمی جلویی (pica)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Conclusion The combination of flurbiprofen and tramadol in PICA after nasal endoscope operation might be safe and effective and which also could reduce the side effect of tramadol.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری ترکیب فلوربیپروفن و ترامادول در PICA بعد از عمل آندوسکوپ بینی ممکن است بیخطر و مؤثر باشد و همچنین میتواند عوارض جانبی ترامادول را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ترکیب of و tramadol در pica پس از عملیات endoscope بینی ممکن است ایمن و موثر باشد و همچنین می تواند اثر جانبی of را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Pablo Pica o played a principal role in the early movement of cubism.
[ترجمه گوگل]پابلو پیکا نقش اصلی را در جنبش اولیه کوبیسم ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]پابلو pica نقش مهمی در جنبش اولیه of ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Pica warns that significant downside risk could still be lurking as developers announce interim earnings.
[ترجمه گوگل]Pica هشدار می دهد که با اعلام درآمدهای موقت توسعه دهندگان، خطر نزولی قابل توجهی همچنان در کمین است
[ترجمه ترگمان]pica هشدار می دهد که با وجود اینکه توسعه دهندگان درآمده ای موقتی را اعلام می کنند، خطر عوارض منفی همچنان در کمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Matt art a coated printing paper with a dull surface. Measure denotes the width of a setting expressed in pica ems.
[ترجمه گوگل]مات آرت یک کاغذ چاپ روکش شده با سطح کدر است Measure نشان دهنده عرض یک تنظیم است که در pica ems بیان شده است
[ترجمه ترگمان]مت، یک کاغذ چاپ پوشیده شده با یک سطح کدر اندازه گیری نشان دهنده عرض یک محیط است که در pica تخلیه بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The results arethe levels of Pb of children who suffered from pica and minimal brain dysfunction are higher than that of normal children.
[ترجمه گوگل]نتایج حاکی از آن است که سطح سرب کودکانی که از پیکا و حداقل اختلال عملکرد مغزی رنج میبرند، بیشتر از کودکان عادی است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که میزان جذب Pb از کودکانی که از اختلال pica و حداقل عملکرد مغز رنج می برند، بالاتر از عملکرد نرمال کودکان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It takes me quite a long time to understand the meaning of the painting PICA - SSO.
[ترجمه گوگل]مدت زیادی طول می کشد تا معنای نقاشی PICA - SSO را بفهمم
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی طول می کشد تا معنای نقاشی pica - sso را درک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Its capital was Bodoni, and its leader was General Pica. The Guardian"s phones rang all day as readers sought more information about the idyllic holiday spot. "
[ترجمه گوگل]پایتخت آن بودونی و رهبر آن ژنرال پیکا بود تلفنهای گاردین تمام روز زنگ میخوردند زیرا خوانندگان به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد مکان تعطیلات ایدهآل بودند
[ترجمه ترگمان]پایتخت آن Bodoni بود و رهبر آن General بود هنگامی که خوانندگان در جستجوی اطلاعات بیشتر در مورد محل اقامت idyllic بودند، تلفن های گاردین تمام روز را به صدا درآوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید