pianoforte

/pɪˌænoʊˈfɔːrti//pɪˌænəʊˈfɔːti/

معنی: اهنگ ملایم، پیانو، نوعی پیانو
معانی دیگر: پیانو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: see piano

(2) تعریف: soft and then immediately loud (used as a musical direction).

جمله های نمونه

1. Alex only took up the pianoforte when he was
[ترجمه گوگل]الکس فقط زمانی که بود پیانوفورته را گرفت
[ترجمه ترگمان]الکس فقط موقعی که داشت پیانو می زد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A key is the part of a pianoforte that you touch to make music.
[ترجمه گوگل]کلید قسمتی از پیانوفورته است که برای ساخت موسیقی آن را لمس می کنید
[ترجمه ترگمان]کلید یک پیانو است که برای ساختن موسیقی دست و پا می زنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus, the pianoforte, or what we call shortly now as the piano.
[ترجمه گوگل]بنابراین، پیانوفورته، یا چیزی که ما به زودی به عنوان پیانو می خوانیم
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، پیانو، یا چیزی که ما به زودی به او می گوییم، پیانو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Marianne's pianoforte was unpacked and properly disposed of; and Elinor's drawings were affixed to the walls of their sitting room.
[ترجمه گوگل]پیانوفورته ماریان از بسته بندی باز شده و به درستی دور ریخته شد و نقاشی های الینور به دیوارهای اتاق نشیمن آنها چسبانده شده بود
[ترجمه ترگمان]پیانوی ماریا نه باز و مرتب بود، و نقاشی های الی نور را روی دیواره ای اتاق نشیمن چسبانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I believe there's to be music later - I saw Miss Pendlebury's maid putting her music on the pianoforte.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که بعداً موسیقی وجود خواهد داشت - خدمتکار خانم پندلبری را دیدم که موسیقی خود را روی پیانو فورته گذاشت
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که بعدا موسیقی اجر می شود - خدمتکار دوشیزه Pendlebury را دیدم که پیانو او را روی پیانو می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Incidentally, brother Louis was then taking lessons on the pianoforte.
[ترجمه گوگل]اتفاقاً برادر لویی در آن زمان مشغول آموزش پیانوفورته بود
[ترجمه ترگمان]در ضمن، برادر لویی در آن زمان سرگرم درس پیانو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They routinely visit each other's houses where they amuse themselves playing the pianoforte, playing cards or dancing.
[ترجمه گوگل]آنها به طور معمول از خانه های یکدیگر بازدید می کنند و در آنجا با نواختن پیانوفورته، ورق بازی یا رقص سرگرم می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور معمول به خانه های یکدیگر می روند و در آنجا سرگرم بازی کردن پیانو، ورق بازی یا رقص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then he looked rather grave, and said, "Now I understand: you've been playing too many hairs on the pianoforte. "
[ترجمه گوگل]سپس او ظاهری نسبتاً سنگین داشت و گفت: "حالا فهمیدم: تو موهای زیادی روی پیانوفورته می نوازی "
[ترجمه ترگمان]بعد، نسبتا جدی به نظر می رسید، و گفت: \" حالا می فهمم: تو خیلی از موهای روی پیانو بازی کردی \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It chiefly consisted of household linen, plate, china, and books, with a handsome pianoforte of Marianne's. Mrs.
[ترجمه گوگل]عمدتا شامل کتانی خانگی، بشقاب، چینی و کتاب بود و پیانوفورت زیبای ماریان خانم
[ترجمه ترگمان]بیشتر شامل رخت شویی، بشقاب، ظروف چینی و کتاب بود، با پیانوی زیبا ماریا نه خانم،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nothing soothe me more after a long and maddening course of pianoforte recital than to sit and have my teeth drill.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز بعد از یک دوره طولانی و دیوانه کننده رسیتال پیانوفورته بیشتر از این که بنشینم و دندان هایم را سوراخ کنم آرامم نمی کند
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی طولانی و دیوانه ساز، هیچ چیز مرا آرام نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It chiefly consisted of household linen, plate, china, and books, with a handsome pianoforte of Marianne's.
[ترجمه گوگل]عمدتا شامل کتانی خانگی، بشقاب، چینی و کتاب بود و پیانوفورت زیبای ماریان
[ترجمه ترگمان]بیشتر شامل رخت شویی، بشقاب، ظروف چینی و کتاب بود، با پیانوی زیبا ماریا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These are filled with the originalfurnishings, including Madame de St?el's personal bathtub and pianoforte.
[ترجمه گوگل]اینها مملو از اثاثیه اصلی است، از جمله وان حمام شخصی مادام دو سنت ال و پیانوفورته
[ترجمه ترگمان]این ها پر از the، از جمله مادام de؟ حمام شخصی مخصوص خودم و پیانو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He took some music from a chair near the pianoforte, and turning to emma, said.
[ترجمه گوگل]از روی صندلی نزدیک پیانو فورته کمی موسیقی گرفت و رو به اِما گفت
[ترجمه ترگمان]از روی صندلی کنار پیانو نشست و به طرف اما برگشت و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. About this time Jane Fairfax received the handsome gift of a pianoforte, anonymously given.
[ترجمه گوگل]تقریباً در این زمان جین فیرفکس یک پیانو فورته زیبا را دریافت کرد که به طور ناشناس داده شد
[ترجمه ترگمان]در این موقع، جین فیرفاکس آن هدیه زیبا را دریافت کرد که به طور ناشناس در آن نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Clementi's Gradus ad Parnassum is an important work in pianoforte - history. "
[ترجمه گوگل]Gradus ad Parnassum اثر کلمنتی یک اثر مهم در پیانوفورت - تاریخ است "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" این کار در پیانو کار مهمی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهنگ ملایم (اسم)
larghetto, pianoforte

پیانو (اسم)
pianoforte, piano

نوعی پیانو (اسم)
pianoforte

انگلیسی به انگلیسی

• piano, musical instrument with a keyboard and pedals
a pianoforte is the same as a piano; a formal or old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

The term "pianoforte" is an old - fashioned synonym for the piano, referring to the musical instrument itself
اصطلاح "pianoforte" مترادف قدیمی برای پیانو است که به خود ساز موسیقی اشاره دارد.
**************************************************************************************************
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
The pianoforte, with its ability to produce both soft and loud sounds, revolutionized music composition and performance in the 18th century.
The pianoforte's design allows for dynamic expression, enabling musicians to convey a wide range of emotions through their playing.

منابع• https://curwenmusic.com/understanding-mrs-curwens-pianoforte-method/

بپرس