pi

/ˈpaɪ//paɪ/

معنی: حرف شانزدهم الفبای یونانی، نسبت پیرامون به شعاع دایره
معانی دیگر: (به ویژه حروف چاپی را) در هم ریخته کردن، قاتی پاتی کردن، توده ی حروف چاپی، حروف چاپی در هم ریخته، هر چیز در هم ریخته، (شانزدهمین حرف الفبای یونانی) پی، عدد هشتاد

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "private investigator."
اسم ( noun )
(1) تعریف: the name of the sixteenth letter of the Greek alphabet.

(2) تعریف: a mathematical value equaling the ratio of the circumference of a circle to its diameter, expressed as 3.1416 or 22/7.

جمله های نمونه

1. the earthquake turned the china dishes into a pi
زلزله ظروف چینی را تبدیل به توده ی در هم ریخته ای کرد.

2. Pi expressed to five decimal places is 1415
[ترجمه گوگل]عدد پی با پنج رقم اعشار 1415 است
[ترجمه ترگمان]برگشت به پنج رقم دهدهی (۱۴۱۵)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now came the pi ce de r sistance.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر نقطه نقطه شروع شد
[ترجمه ترگمان] حالا، \"پی پی پی پی\" اومد بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. sigma That is one pi orbital. There is one sigma, one pi and there is a second pi, and that is how we are getting the triple bond.
[ترجمه گوگل]سیگما که اوربیتال یک پی است یک سیگما، یک پی و یک پی دوم وجود دارد، و اینگونه است که پیوند سه گانه را بدست می آوریم
[ترجمه ترگمان]سیگما یک اوربیتال مولکولی است یک سیگما، یک pi و یک عدد پی دیگر وجود دارد، و آن این است که ما چگونه پیوند سه تایی را بدست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moreover, PI increased the activities of urease, phosphatase and sucrase, but decreased the catalase activity in its rhizosphere.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، PI فعالیت اوره آز، فسفاتاز و سوکراز را افزایش داد، اما فعالیت کاتالاز را در ریزوسفر آن کاهش داد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، PI فعالیت های of، فسفات و sucrase را افزایش داد، اما فعالیت catalase را در ریزوسفر کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the same time, the PI controllers using stationary-frame generalized integrator are adopted to realize zero steady-state error for current tracking.
[ترجمه گوگل]در همان زمان، کنترل‌کننده‌های PI با استفاده از یکپارچه‌ساز تعمیم‌یافته قاب ثابت، برای پی بردن به خطای حالت پایدار صفر برای ردیابی فعلی به کار گرفته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، کنترل کننده های PI با استفاده از انتگرال گیر تعمیم یافته، برای تشخیص خطای حالت پایدار صفر برای ردیابی جریان بکار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The top of the anomalously pressured transition zone is identified by marked increases in sonic transit time, hydrocarbon production index (PI), clay diagenesis, and vitrinite reflectance.
[ترجمه گوگل]بالای ناحیه گذار تحت فشار غیرعادی با افزایش قابل توجه در زمان انتقال صوتی، شاخص تولید هیدروکربن (PI)، دیاژنز خاک رس، و بازتاب ویترینیت مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]بالای منطقه گذار تحت فشار غیر عادی با افزایش مشخص در زمان انتقال، شاخص تولید هیدروکربن (PI)، diagenesis رس، و بازتابندگی vitrinite شناسایی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: To study the sex difference and bilateral asymmetry of palmar and plantar pattern intensity (PI) of Macaca mulatta.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تفاوت جنسیتی و عدم تقارن دو طرفه شدت الگوی کف دست و کف پا (PI) ماکاکا مولاتا
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تفاوت جنسیتی و تقارن دو جانبه در شدت الگوی کف پا (PI)از Macaca mulatta
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The traditional PI control method based on a plant model is simple, and easy to realize. But, it has not a good restraining effect on the varieties of load disturbance and model parameters.
[ترجمه گوگل]روش سنتی کنترل PI بر اساس یک مدل گیاهی ساده است و به راحتی قابل درک است اما اثر بازدارنده خوبی بر انواع اختلالات بار و پارامترهای مدل ندارد
[ترجمه ترگمان]روش کنترل PI سنتی براساس مدل گیاهی ساده است و درک آن آسان است اما تاثیر بازدارنده خوبی بر انواع اغتشاش بار و پارامترهای مدل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Exporter provide the PI to Importer, including of the details of Importer, name of goods, unit price, quantity, FOB, Insurance, CIF, load port, land port, item of delivery, etc.
[ترجمه گوگل]صادرکننده PI را شامل مشخصات واردکننده، نام کالا، قیمت واحد، مقدار، FOB، بیمه، CIF، بندر بار، بندر زمینی، کالای تحویل و غیره به واردکننده ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]مرجع صادر کننده برای وارد کننده به وارد کننده، از جمله جزییات وارد کننده، نام کالا، قیمت واحد، کمیت، FOB، بیمه، بندر بار، بندر زمینی، مورد تحویل و غیره را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Chung Jen - Pi elaborately designs three colorful contents for this event.
[ترجمه گوگل]Chung Jen - Pi به طور مفصل سه محتوای رنگارنگ را برای این رویداد طراحی می کند
[ترجمه ترگمان]چانگ جن - پی پی ای با زیبایی سه محتوای رنگی را برای این رویداد طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This study aims to probe into how the semantic association and causal relation of the predictive event contained in the predictive context contribute to the coding of predictive inference(PI).
[ترجمه گوگل]هدف این مطالعه بررسی چگونگی ارتباط معنایی و رابطه علّی رویداد پیش‌بینی‌کننده موجود در زمینه پیش‌بینی به کدگذاری استنتاج پیش‌بینی‌کننده (PI) است
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به دنبال بررسی این مساله است که چگونه ارتباط معنایی و رابطه علت رویداد پیش گویانه حاوی در زمینه پیش گویانه، به کدگذاری استنتاج پیش بینی کمک می کند (PI)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Consider a symmetric equilibrium in which the n firms in industry i all charge a price pi.
[ترجمه گوگل]یک تعادل متقارن را در نظر بگیرید که در آن n شرکت در صنعت i همگی یک قیمت پی می گیرند
[ترجمه ترگمان]یک موازنه متقارن را در نظر بگیرید که در آن n شرکت در صنعت همگی قیمت پی را مطالبه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We then obtain n - 2 linear algebraic equations for the n - 2 unknowns pi.
[ترجمه گوگل]سپس n - 2 معادله جبری خطی برای n - 2 مجهول pi بدست می آوریم
[ترجمه ترگمان]سپس به معادله جبری خطی برای the (n - ۲)پی می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرف شانزدهم الفبای یونانی (اسم)
pi

نسبت پیرامون به شعاع دایره (اسم)
pi

تخصصی

[کامپیوتر] عدد پی یک حرف یونانی، حرف پی به معنای عدد خاصی است که تقریباً برابر با 3/14159 است . اگر شعاع یک دایره r باشد پس محیط آن 2پی r و مساحت آن پی به توان 2 خواهد بود .
[برق و الکترونیک] پی حرف یونانی پی که نسبت محیط دایر ه را به قطر آن نشان می دهد . یک دایره کامل 2 پی رایان است در بیشتر موارد دقت کافی با عدد 3/14159265359، 3/14159 یا به طور ساده 3/1416 به دست می آید .
[مهندسی گاز] نشان دهنده فشار
[ریاضیات] ?، پی، عدد پی

انگلیسی به انگلیسی

• 16th letter of greek alphabet; symbol for the relation between the circumference of a circle and its diameter (mathematics)

پیشنهاد کاربران

abbreviation for private investigator: someone whose job is discovering information about people, but who is not a police officer or a government employee
مخفف برای کارآگاه خصوصی
Some states allow PIs to carry firearms.
A PI had been hired to follow the judge’s family
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pi?q=P.I
PI ( ریاضی )
واژه مصوب: پی
تعریف: نسبت طول محیط هر دایره به قطر آن که با علامت π نشان داده می‏شود
کارآگاه خصوصی
Pibrainstorm

Perform Invoice. به معنی پیش فاکتور در مکاتبات تجاری خارجی مورد استفاده قرار می گیرد.

بپرس