phytoplankton

/ˌfaɪtoˈplæŋtən//ˌfaɪtoˈplæŋtən/

معنی: زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
معانی دیگر: دروا گیاه، پلانکتون گیاهی (مانند جلبک ها)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: tiny plant particles floating in bodies of water; algae. (Cf. zooplankton.)

جمله های نمونه

1. He studies phytoplankton toxins that are eaten by shellfish, which then become potent vectors of these toxins paralytic to humans.
[ترجمه گوگل]او سموم فیتوپلانکتون‌هایی را که توسط صدف‌ها خورده می‌شوند مطالعه می‌کند، که سپس به ناقلان قوی این سموم فلج کننده برای انسان تبدیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]او phytoplankton phytoplankton را که توسط صدف خورده می شوند، مطالعه می کند و سپس بردارهای قوی این سموم را به انسان تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The plants are the phytoplankton, and the floating animals are the zooplankton.
[ترجمه گوگل]گیاهان فیتوپلانکتون هستند و جانوران شناور زئوپلانکتون هستند
[ترجمه ترگمان]گیاهان the هستند و حیوانات شناور، the هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As zooplankton become more abundant and eat more phytoplankton, the population of phytoplankton should shrink.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که زئوپلانکتون‌ها فراوان‌تر می‌شوند و فیتوپلانکتون‌های بیشتری می‌خورند، جمعیت فیتوپلانکتون‌ها باید کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که zooplankton به وفور یافت می شوند و phytoplankton بیشتری را می خورند، جمعیت of باید کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When conditions are right, phytoplankton populations can grow explosively, a phenomenon as a bloom.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شرایط مناسب باشد، جمعیت فیتوپلانکتون ها می توانند به طور انفجاری رشد کنند، پدیده ای مانند یک شکوفه
[ترجمه ترگمان]زمانی که شرایط درست باشد، populations phytoplankton می تواند به طور انفجاری، پدیده ای به عنوان یک شکوفه، رشد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They put zooplankton and phytoplankton into 4 - liter tubs and let them sit for 8 days.
[ترجمه گوگل]آنها زئوپلانکتون و فیتوپلانکتون را در وان های 4 لیتری قرار می دهند و به مدت 8 روز می گذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها zooplankton و phytoplankton را به ۴ لیتری قرار داده و به آن ها اجازه می دهند ۸ روز بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why are diverse relationships observed between phytoplankton biomass and transport time?
[ترجمه گوگل]چرا روابط متنوعی بین زیست توده فیتوپلانکتون و زمان انتقال مشاهده می شود؟
[ترجمه ترگمان]چرا روابط مختلفی بین biomass phytoplankton و زمان حمل و نقل مشاهده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Large blooms of phytoplankton occur in the summer, when strong southwesterly winds blow from the ocean toward land, mixing the water.
[ترجمه گوگل]شکوفه های بزرگ فیتوپلانکتون در تابستان رخ می دهد، زمانی که بادهای قوی جنوب غربی از اقیانوس به سمت خشکی می وزد و آب را مخلوط می کند
[ترجمه ترگمان]شکوفه های بزرگ of در تابستان رخ می دهند که باده ای شدید southwesterly از اقیانوس به سوی زمین برخورد می کنند و آب را مخلوط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eventually, the surface phytoplankton exhaust the available nutrients and slow their growth.
[ترجمه گوگل]در نهایت، فیتوپلانکتون های سطحی مواد مغذی موجود را تخلیه کرده و رشد آنها را کند می کنند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، surface مواد مغذی موجود را از بین می برد و رشد آن ها را کند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Phytoplankton can also be the harbingers of death or disease.
[ترجمه گوگل]فیتوپلانکتون همچنین می تواند منادی مرگ یا بیماری باشد
[ترجمه ترگمان]Phytoplankton نیز می توانند قاصد مرگ یا بیماری نیز باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rise and decline of phytoplankton were limited by sulphur, besides they have relationship with higher hydrophyte .
[ترجمه گوگل]افزایش و کاهش فیتوپلانکتون ها توسط گوگرد محدود شد، علاوه بر این، آنها با هیدروفیت بالاتر ارتباط دارند
[ترجمه ترگمان]افزایش و کاهش of توسط گوگرد محدود شده است، علاوه بر این، آن ها رابطه با hydrophyte بالاتر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The succession of the community of phytoplankton is a natural. rhythm.
[ترجمه گوگل]توالی جامعه فیتوپلانکتون ها طبیعی است ریتم
[ترجمه ترگمان]جانشینی جامعه of امری طبیعی است ریتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This image of phytoplankton was produced by the MODIS Rapid Response System.
[ترجمه گوگل]این تصویر از فیتوپلانکتون توسط سیستم واکنش سریع MODIS تهیه شده است
[ترجمه ترگمان]این تصویر phytoplankton توسط سیستم واکنش سریع MODIS تولید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Chisholm, S. W. "What Limits Phytoplankton Growth?" Oceanus (199: 36-4
[ترجمه گوگل]Chisholm, S W "چه چیزی رشد فیتوپلانکتون را محدود می کند؟" اقیانوسوس (199: 36-4
[ترجمه ترگمان]Chisholm، اس رشد Phytoplankton چه محدودیت هایی دارد؟ Oceanus (۱۹۹: ۳۶ - ۳۶)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And the cells of phytoplankton were miniaturization.
[ترجمه گوگل]و سلول های فیتوپلانکتون کوچک سازی شدند
[ترجمه ترگمان]و سلول های of miniaturization بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا (اسم)
phytoplankton

تخصصی

[زمین شناسی] فیتوپلانکتون پلانکتونهای فتوسنتز کننده و میکروسکوپی و تولید کننده مواد آلی

انگلیسی به انگلیسی

• microscopic plants that are part of sea plankton

پیشنهاد کاربران

فیتوپلانکتون ها دسته ای از آغازیان تولیدکننده یا گیاه مانند هستند که قادر به ساخت چوب می باشند. فیتوپلانکتون ها بخش کلیدی و مهم اکوسیستم اقیانوس ها و آب های شیرین هستند. اغلب این موجودات بسیار ریز هستند
...
[مشاهده متن کامل]
و با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند اما اگر شمار بسیار زیادی از آن ها در آب تجمع داشته باشند ممکن است رنگ آب را سبز ( به علت داشتن سبزینه ) یا به رنگ های دیگر کنند و گاه منجر به بروز پدیده شکوفایی جلبکی یا کشند سرخ شوند.

phytoplankton
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Phytoplankton
phytoplankton ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: گیادروایان
تعریف: گیاهانی که زندگی دروایی دارند و غذای اصلی آنها زیست بوم های آبی و دریایی است

بپرس