physician

/fəˈzɪʃn̩//fɪˈzɪʃn̩/

معنی: پزشک، طبیب
معانی دیگر: (شخص یا چیز) درمانگر، درمان، آرامبخش، دکتر طب، طبیب (معمولا به جراح اطلاق نمی شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a licensed medical doctor, esp. one who is not a surgeon.
مشابه: doctor

(2) تعریف: a person who heals others.
مشابه: doctor

جمله های نمونه

1. the physician and his aid(e) came
پزشک و دستیارش آمدند.

2. the physician went to the patient's home
پزشک به منزل بیمار رفت.

3. a certified physician
پزشک دارای جواز رسمی

4. a graduate physician
پزشک دارای دیپلم پزشکی

5. a licensed physician
پزشک مجاز،پزشک دارای جواز طبابت

6. a pompous physician
دکتر پر فیس و افاده

7. a practicing physician
پزشک شاغل

8. an eminent physician
پزشک برجسته

9. the royal physician in ordinary
پزشک همیشگی دربار

10. is there a physician in the house?
آی در میان شما تماشاگران،پزشکی هست ؟

11. to certificate a physician
به پزشک جواز طبابت دادن

12. to summon a physician
دنبال دکتر فرستادن

13. mehri's husband is a physician
شوهر مهری دکتر است.

14. the inexperience of a physician who has just received his diploma
بی تجربگی پزشکی که تازه مدرک خود را گرفته است

15. she believed that the best physician is indeed nature
او معتقد بود که بهترین درمانگر همانا طبیعت است.

16. her ambition was to become a physician
هدف عالی او این بود که پزشک بشود.

17. they that are whole need not a physician
(انجیل) آنان که از تندرستی برخوردارند نیازی به پزشک ندارند.

18. the charlatan who had presented himself as a physician was arrested
حقه بازی که خود را به عنوان پزشک جا زده بود دستگیر شد.

19. A physician was called in.
[ترجمه گوگل]یک پزشک را فراخواندند
[ترجمه ترگمان]یکی از پزشکان تماس گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The physician says that Father has to go on this new drug for his blood hypertension.
[ترجمه گوگل]پزشک می گوید که پدر برای فشار خونش باید از این داروی جدید استفاده کند
[ترجمه ترگمان]پزشک می گوید که پدر باید داروی جدیدی برای فشار خونش داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The old physician was unfrocked by the Medical Association.
[ترجمه گوگل]پزشک پیر توسط انجمن پزشکی باز شد
[ترجمه ترگمان]پزشک پیر از جامعه پزشکی بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. He was a consultant physician by profession.
[ترجمه گوگل]او در حرفه او پزشک مشاور بود
[ترجمه ترگمان] اون مشاور پزشکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The physician made a prescription against sea - sickness for him.
[ترجمه گوگل]پزشک برای او نسخه ای برای بیماری دریا تجویز کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک یک نسخه از بیماری دریایی برای او تهیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The physician must exercise caution when prescribing anti-depressants.
[ترجمه گوگل]پزشک باید هنگام تجویز داروهای ضد افسردگی احتیاط کند
[ترجمه ترگمان]پزشک باید هنگام تجویز داروهای ضد افسردگی احتیاط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پزشک (اسم)
doctor, medico, physician, medic

طبیب (اسم)
quack, doctor, medico, physician, medic

انگلیسی به انگلیسی

• doctor
a physician is a doctor; used in american english.

پیشنهاد کاربران

لغت رسمی امریکایی" دکتر"
پزشک
مثال: The physician recommended rest and medication.
پزشک استراحت و دارو را توصیه کرد.
physician ( n ) ( fəˈzɪʃn ) =a doctor, especially one who is a specialist in general medicine and not surgery
physician
physician: پزشک
castor oil artist
Dentist : دندان پزشک ( گاهی جراح دندان گفته میشه )
Dental assistant : دستیار دندان پزشک
Pharmacist : داروساز
Surgeon : جراح
Physician : پزشک - دکتر
Physicist : فیزیکدان
Psychologist : روان شناس
...
[مشاهده متن کامل]

Psychiatrist : روان پزشک
☮️ PHYSICIAN ☮️
a medical doctor; especially : a medical doctor who is not a surgeon
☮️ PHYSICIST ☮️
a scientist who studies or is a specialist in physics
Medicine : پزشکی
Veterinary medicine : دامپزشکی
Animal husbandry : دامپروری
Dentistry : دندان پزشکی
Psychoanalysis : روان کاوی - روان تحلیل گری
Psychology : روانشناسی
Phycology : جلبک شناسی
Psychiatry : روان پزشکی
Physiology : فیزیولوژی - کاراندام شناسی یا تن کردشناسی

پزشک عمومی ، دکتر عمومی
دکتر. پزشک عمومی
A medical doctor who teats all types of illnesses
طبیب

A medical Doctor Who treats all time of illness
دکتر عمومی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس