physical geography

/ˈfɪzɪkəldʒiˈɑːɡrəfi//ˈfɪzɪkəldʒɪˈɒɡrəfi/

جغرافیای طبیعی (در برابر: جغرافیای اقتصادی و غیره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the branch of geography concerned with the earth's land masses, oceans, and climate, and the distribution of plant and animal species.

جمله های نمونه

1. Physical geography is the study of mountains, rivers, seas, and rocks.
[ترجمه گوگل]جغرافیای فیزیکی مطالعه کوه ها، رودخانه ها، دریاها و صخره ها است
[ترجمه ترگمان]جغرافیای فیزیکی مطالعه کوه ها، رودخانه ها، دریاها و صخره ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Furthermore, some branches of physical geography had proceeded as far as they could without an enhanced knowledge of processes.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از شاخه‌های جغرافیای فیزیکی تا آنجا که می‌توانستند بدون دانش پیشرفته‌تر از فرآیندها پیش رفته بودند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از شاخه های جغرافیای فیزیکی تا آنجا که می توانستند بدون آگاهی بالا از فرآیندها پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This prescription for geomorphology was applicable to physical geography as a whole.
[ترجمه گوگل]این نسخه برای ژئومورفولوژی به طور کلی برای جغرافیای فیزیکی قابل اجرا بود
[ترجمه ترگمان]این نسخه برای ژئومورفولوژی کاربردی در جغرافیای فیزیکی به عنوان یک کل کاربرد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The physical geography of the city in general can now complement studies already undertaken of specific cities.
[ترجمه گوگل]جغرافیای فیزیکی شهر به طور کلی اکنون می تواند مکمل مطالعاتی باشد که قبلاً در مورد شهرهای خاص انجام شده است
[ترجمه ترگمان]جغرافیای فیزیکی شهر در کل می تواند مطالعات انجام شده از شهرهای خاص را تکمیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Processes were scrutinized to remedy deficiencies internal to physical geography.
[ترجمه گوگل]فرآیندها برای رفع کمبودهای داخلی در جغرافیای فیزیکی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]فرایندها برای درمان نقص داخلی در جغرافیای فیزیکی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This trend is exemplified by all branches of physical geography.
[ترجمه گوگل]این روند در تمام شاخه های جغرافیای فیزیکی نمونه است
[ترجمه ترگمان]این گرایش توسط همه شاخه های جغرافیای فیزیکی نمونه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Maury had just completed Physical Geography of the Sea, the first textbook on oceanography published in 185
[ترجمه گوگل]موری به تازگی «جغرافیای فیزیکی دریا» را تکمیل کرده بود، اولین کتاب درسی اقیانوس شناسی که در سال 185 منتشر شد
[ترجمه ترگمان]مایوری، اولین کتاب درسی که در سال ۱۸۵ منتشر شد، دقیقا جغرافیای فیزیکی دریا را کامل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However such an environmental physical geography is more a focus than a means.
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین جغرافیای فیزیکی محیطی بیشتر یک تمرکز است تا یک وسیله
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین جغرافیای فیزیکی محیطی بیش از یک ابزار تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper discusses Marco Polo S contributions to physical geography and mineralogy.
[ترجمه گوگل]این مقاله سهم مارکوپولو اس در جغرافیای فیزیکی و کانی‌شناسی را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد سهم مارکو پولو به جغرافیای فیزیکی و کانی شناسی (mineralogy)بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Physical geography for the first time took her rightful place.
[ترجمه گوگل]جغرافیای فیزیکی برای اولین بار جایگاه شایسته او را گرفت
[ترجمه ترگمان]جغرافیای فیزیکی برای اولین بار جایگاه واقعی او را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Physical Geography is a subdiscipline of Geography.
[ترجمه گوگل]جغرافیای فیزیکی یکی از زیرشاخه های جغرافیا است
[ترجمه ترگمان]جغرافیای فیزیکی تابعی از جغرافیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. First, the physical geography, climate, hydrography, soil and mine resources were analyzed and diagnosed.
[ترجمه گوگل]ابتدا جغرافیای فیزیکی، آب و هوا، هیدروگرافی، منابع خاک و معدن مورد تجزیه و تحلیل و تشخیص قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اول، جغرافیای فیزیکی، آب و هوا، hydrography، خاک و منابع معدنی مورد بررسی قرار گرفته و تشخیص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I am concerned to culture, history, art and physical geography.
[ترجمه گوگل]من به فرهنگ، تاریخ، هنر و جغرافیای فیزیکی توجه دارم
[ترجمه ترگمان]من نگران فرهنگ، تاریخ، هنر و جغرافیای فیزیکی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Study on Physical Geography Environment the Hakkas Family Formed in West Fujian Province.
[ترجمه گوگل]مطالعه بر روی محیط جغرافیای فیزیکی خانواده Hakkas تشکیل شده در استان فوجیان غربی
[ترجمه ترگمان]مطالعه روی محیط جغرافیای فیزیکی خانواده Hakkas که در استان فوجیان غربی شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] جغرافیای طبیعی شاخه ای از جغرافیا، که عوارض طبیعی زمین را مورد بررسی قرار می دهد و درباره شکل و ریخت پوسته زمین گفتگو می کند

انگلیسی به انگلیسی

• branch of geography that deals with the physical characteristics of the earth's surface

پیشنهاد کاربران

بپرس