1. So whether these are phylogenetically or ecologically driven modifications, is unclear for the moment, and should be explained only after detailed functional morphology analyses of Balaur.
[ترجمه گوگل]بنابراین این که آیا این تغییرات فیلوژنتیکی یا بومشناختی رانده میشوند، فعلاً نامشخص است و تنها پس از تحلیلهای مورفولوژی عملکردی دقیق بالاور توضیح داده میشود
[ترجمه ترگمان]بنابراین آیا این تغییرات are یا از نظر اکولوژیکی در حال حاضر مشخص نیست، و باید تنها بعد از تجزیه و تحلیل دقیق عملکردی of توضیح داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین آیا این تغییرات are یا از نظر اکولوژیکی در حال حاضر مشخص نیست، و باید تنها بعد از تجزیه و تحلیل دقیق عملکردی of توضیح داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Homocetogen distributes widely and is a phylogenetically diverse group of microorganisms.
[ترجمه گوگل]هموستوژن به طور گسترده توزیع می شود و از نظر فیلوژنتیکی یک گروه متنوع از میکروارگانیسم ها است
[ترجمه ترگمان]Homocetogen به طور گسترده توزیع می شود و گروه متنوعی از ریز جانداران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Homocetogen به طور گسترده توزیع می شود و گروه متنوعی از ریز جانداران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Even studies of phylogenetically disparate species, such as songbirds, can suggest to us some things about what we humans are doing and, conceivably, how we might be doing them.
[ترجمه گوگل]حتی مطالعات روی گونههای متفاوت از نظر فیلوژنتیکی، مانند پرندگان آوازخوان، میتواند چیزهایی را در مورد آنچه که ما انسانها انجام میدهیم و بهطور قابلتصور، چگونه انجام میدهیم به ما پیشنهاد کند
[ترجمه ترگمان]حتی مطالعات of مختلف، مانند پرندگان songbirds می توانند برخی چیزها را در مورد آنچه که ما انسان ها انجام می دهند و، به راحتی، و اینکه چگونه ممکن است آن ها را انجام دهیم، به ما نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی مطالعات of مختلف، مانند پرندگان songbirds می توانند برخی چیزها را در مورد آنچه که ما انسان ها انجام می دهند و، به راحتی، و اینکه چگونه ممکن است آن ها را انجام دهیم، به ما نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Although they are closely related phylogenetically, there are significant differences in leaf traits and geographical distributions between two genera.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها از نظر فیلوژنتیکی نزدیک به هم هستند، اما تفاوت های قابل توجهی در صفات برگ و توزیع جغرافیایی بین دو جنس وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه این دو سرده نزدیک به هم هستند اما تفاوت های قابل توجهی در صفات برگ و توزیع جغرافیایی بین دو سرده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگرچه این دو سرده نزدیک به هم هستند اما تفاوت های قابل توجهی در صفات برگ و توزیع جغرافیایی بین دو سرده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Rather they derive from associated events in experience that antedate linguistic structure both phylogenetically and, in man, in individual development.
[ترجمه گوگل]بلکه از رویدادهای مرتبط در تجربه ناشی می شوند که ساختار زبانی را هم از نظر فیلوژنتیکی و هم در انسان در رشد فردی پیش می برد
[ترجمه ترگمان]در عوض آن ها از رویداده ای مرتبط با تجربه ساختار زبانی antedate و، به عنوان فردی در توسعه فردی به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عوض آن ها از رویداده ای مرتبط با تجربه ساختار زبانی antedate و، به عنوان فردی در توسعه فردی به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Although the lateralization of language function cannot be traced phylogenetically for obvious reasons, that of limb-preference could be, at least theoretically.
[ترجمه گوگل]اگرچه به دلایل واضح نمی توان جانبی شدن عملکرد زبان را از نظر فیلوژنتیکی ردیابی کرد، حداقل از نظر تئوری، ترجیح اندام می تواند باشد
[ترجمه ترگمان]اگر چه the تابع زبان را نمی توان به دلایل آشکاری دنبال کرد، که از لحاظ نظری، از لحاظ نظری، برتری عضو می تواند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چه the تابع زبان را نمی توان به دلایل آشکاری دنبال کرد، که از لحاظ نظری، از لحاظ نظری، برتری عضو می تواند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nucleotide sequence analysis identified 2 strains with 9 4% identity, phylogenetically most closely related to the Greece1 isolate.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل توالی نوکلئوتیدی 2 سویه را با 9 4 درصد هویت شناسایی کرد که از نظر فیلوژنتیکی بیشترین ارتباط را با ایزوله Greece1 دارد
[ترجمه ترگمان]آنالیز متوالی توالی ۲ سویه را با شناسه ۴ % % شناسایی کرد که phylogenetically ارتباط نزدیکی با ایزوله Greece۱ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنالیز متوالی توالی ۲ سویه را با شناسه ۴ % % شناسایی کرد که phylogenetically ارتباط نزدیکی با ایزوله Greece۱ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. No matter what the perceived threat, we have but one phylogenetically old fear response that's changed little for many thousands of years.
[ترجمه گوگل]مهم نیست که تهدید درک شده چیست، ما فقط یک واکنش ترس از نظر فیلوژنتیکی قدیمی داریم که طی هزاران سال تغییر کمی داشته است
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که خطر درک شده، ما فقط یک واکنش ترس قدیمی داریم که برای هزاران سال تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که خطر درک شده، ما فقط یک واکنش ترس قدیمی داریم که برای هزاران سال تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These findings further suggest that humans may have developed complex cognition that can aid in regulating emotional responses while utilizing phylogenetically shared mechanisms of extinction.
[ترجمه گوگل]این یافتهها همچنین نشان میدهد که انسانها ممکن است شناخت پیچیدهای را توسعه داده باشند که میتواند در تنظیم پاسخهای احساسی در حالی که از مکانیسمهای مشترک انقراض فیلوژنتیکی استفاده میکند، کمک کند
[ترجمه ترگمان]این یافته ها همچنین نشان می دهند که انسان ها ممکن است شناخت پیچیده ای را ایجاد کرده باشند که بتواند در تنظیم واکنش های هیجانی به هنگام استفاده از مکانیزم های مشترک extinction کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یافته ها همچنین نشان می دهند که انسان ها ممکن است شناخت پیچیده ای را ایجاد کرده باشند که بتواند در تنظیم واکنش های هیجانی به هنگام استفاده از مکانیزم های مشترک extinction کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The current results have provided evidence for the hypothesis that empathy is phylogenetically continuous in mammals and has provided a rats' model of empathy for further research.
[ترجمه گوگل]نتایج کنونی شواهدی برای این فرضیه ارائه کرده است که همدلی از نظر فیلوژنتیکی در پستانداران پیوسته است و مدل همدلی موشها را برای تحقیقات بیشتر ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]نتایج حاضر شواهدی را برای این فرضیه فراهم آورده اند که همدلی در پستانداران پیوسته نبوده و یک مدل rats از همدلی برای تحقیقات بیشتر فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج حاضر شواهدی را برای این فرضیه فراهم آورده اند که همدلی در پستانداران پیوسته نبوده و یک مدل rats از همدلی برای تحقیقات بیشتر فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cowpea rhizobia, peanut rhizobia and mungbean rhizobia all belong to "Vigna" rhizobia phylogenetically. However the phylogeny of these rhizobia was poorly understood.
[ترجمه گوگل]ریزوبیا لوبیا چشم بلبلی، ریزوبیا بادام زمینی و ریزوبیا ماش از نظر فیلوژنتیکی به ریزوبیا "ویگنا" تعلق دارند با این حال، فیلوژنی این ریزوبیاها به خوبی درک نشده بود
[ترجمه ترگمان]cowpea rhizobia، بادام زمینی rhizobia و mungbean rhizobia همگی متعلق به \"Vigna\" هستند با این حال، تکامل نژادی این rhizobia به خوبی شناخته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]cowpea rhizobia، بادام زمینی rhizobia و mungbean rhizobia همگی متعلق به \"Vigna\" هستند با این حال، تکامل نژادی این rhizobia به خوبی شناخته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید