1. Based on the laboratory culture, microscope observation and phototaxis test, developmental stages of the life cycle of Enteromorpha prolifera were studied.
[ترجمه گوگل]بر اساس کشت آزمایشگاهی، مشاهده میکروسکوپی و تست فوتوتاکسی، مراحل رشد چرخه زندگی Enteromorpha prolifera مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]براساس فرهنگ آزمایشگاهی، مشاهده میکروسکوپ و آزمایش phototaxis، مراحل رشد چرخه حیات of prolifera مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Scientists invented a mosquito-repellent device using mosquito's phototaxis.
[ترجمه گوگل]دانشمندان با استفاده از فتوتاکسی پشه ها یک دستگاه دافع پشه اختراع کردند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان دستگاه دافع پشه را با استفاده از پشه mosquito اختراع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Phototaxis is stronger, often should turn basin.
[ترجمه گوگل]فوتوتاکسی قوی تر است، اغلب باید حوضه تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]Phototaxis قوی تر است، اغلب باید حوضه را بچرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This ability is crucial for phototaxis – the swimming towards light exhibited by many zooplankton larvae.
[ترجمه گوگل]این توانایی برای فوتوتاکسی بسیار مهم است - شنا کردن به سمت نوری که توسط بسیاری از لاروهای زئوپلانکتون به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]این توانایی برای phototaxis حیاتی است - شنا به سمت نور که توسط بسیاری از لارو zooplankton به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Moths are killed by fully utilizing the phototaxis of the moths and the power grid, and the killed moths fall into a pond and are taken as the nutriment for pond life.
[ترجمه گوگل]شب پره ها با استفاده کامل از فوتوتاکسی پروانه ها و شبکه برق کشته می شوند و پروانه های کشته شده در حوضچه می افتند و به عنوان ماده غذایی برای زندگی برکه گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]Moths با استفاده کامل از phototaxis بید و شبکه برق کشته می شوند و بیدها به درون یک برکه می افتند و به عنوان the برای زندگی تالاب به دام می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Understanding phototaxis thus unravels the first steps of eye evolution.
[ترجمه گوگل]بنابراین درک فوتوتاکسی اولین مراحل تکامل چشم را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین درک phototaxis اولین گام از تکامل چشم را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Taking advantage of phototaxis of insects, the electric fly-flap can even kill mosquitoes and flies even in day time.
[ترجمه گوگل]با بهره گیری از فوتوتاکسی حشرات، فلای فلپ الکتریکی حتی می تواند پشه ها و مگس ها را حتی در روز بکشد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از phototaxis حشرات، حتی ممکن است حتی در هنگام روز هم پشه و هم مگس ها را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Gametes showed intensive positive phototaxis, after syngamy, motile zygotes showed negative phototaxis.
[ترجمه گوگل]گامت ها فوتوتاکسی مثبت شدید را نشان دادند، پس از سنگامی، زیگوت های متحرک فوتوتاکسی منفی را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]gametes نشان داد که پس از syngamy، motile zygotes منفی intensive منفی نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. However, U. arcuata showed positive phototaxis in red, blue and yellow light, which become more sensitive under red light than blue and yellow.
[ترجمه گوگل]با این حال، U arcuata نور تاکسی مثبتی را در نور قرمز، آبی و زرد نشان داد که در زیر نور قرمز حساس تر از آبی و زرد می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، یو arcuata نور مثبت در نور قرمز، آبی و زرد نشان داد که در نور قرمز نسبت به آبی و زرد حساسیت بیشتری پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The background light influences phototaxis of Round scad on the horizontal gradient condition, The influence weakens with the increasing light intensity.
[ترجمه گوگل]نور پس زمینه بر فوتوتاکسی Round scad بر روی شرایط گرادیان افقی تأثیر می گذارد، تأثیر با افزایش شدت نور ضعیف می شود
[ترجمه ترگمان]نور پس زمینه phototaxis از scad گرد بر روی شرایط گرادیان افقی را تحت تاثیر قرار می دهد، که تاثیر با شدت نور رو به افزایش تضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Using the phototaxis of insects, the technique of trapping lights with photoelectric inducement made the control of agricultural pests effectively.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فوتوتاکسی حشرات، تکنیک به دام انداختن چراغ ها با القای فوتوالکتریک، کنترل آفات کشاورزی را به طور موثر انجام داد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از phototaxis حشرات، تکنیک به دام انداختن نور با محرک فتوالکترونیک، کنترل آفات زراعی را به طور موثر انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Adult phototaxis and first instar larva eat rotten organic matter.
[ترجمه گوگل]فوتوتاکسی بالغ و لارو سن اول مواد آلی فاسد را می خورند
[ترجمه ترگمان]phototaxis بزرگ سال و لارو first اول ماده آلی پوسیده را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many contemporary marine invertebrates still employ the strategy for phototaxis .
[ترجمه گوگل]بسیاری از بی مهرگان دریایی معاصر هنوز از استراتژی فوتوتاکسی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از invertebrates های دریایی معاصر هنوز استراتژی for را به کار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Male adult, 2nd-instar and 3rd-instar larvae all had strong negative phototaxis.
[ترجمه گوگل]لاروهای نر بالغ، سن 2 و سن 3 همه دارای فوتوتاکسی منفی قوی بودند
[ترجمه ترگمان]نر بالغ، ۲ - و سه نوزاد instar همگی phototaxis منفی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید