photophobic


(ebohpotohp) بیمناک از نور، رشد کننده در نور کم، نور گریز

جمله های نمونه

1. He was photophobic and always wore a pair of tinted glasses to protect his eyes.
[ترجمه گوگل]او فتوفوبیک بود و همیشه از یک عینک رنگی برای محافظت از چشمانش استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او photophobic بود و همیشه عینک دودی به چشم داشت که از چشمانش محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Photophobic children are often recommended to wear dark or tinted glasses to ease the discomfort caused by bright light.
[ترجمه گوگل]به کودکان فتوفوبیک اغلب توصیه می شود که از عینک های تیره یا رنگی استفاده کنند تا ناراحتی ناشی از نور شدید را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]کودکان Photophobic اغلب توصیه می شوند که عینک تیره یا شیشه رنگی بپوشند تا ناراحتی ناشی از نور روشن را تسکین دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bedbug is, as we know, energetically photophobic; it hides in the darkest cracks and leaves only during the night.
[ترجمه گوگل]همانطور که می دانیم ساس از نظر انرژی فتوفوبیک است در تاریک ترین شکاف ها پنهان می شود و فقط در طول شب ترک می کند
[ترجمه ترگمان]The، همان طور که ما می دانیم، در تاریک ترین ترک ها و برگ ها تنها در طول شب پنهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why is the homeless patient seizing and photophobic ? Why does Dr. Foreman detest the homeless?
[ترجمه گوگل]چرا بیمار بی خانمان گرفتار و فتوفوبیک است؟ چرا دکتر فورمن از بی خانمان ها متنفر است؟
[ترجمه ترگمان]چرا یه بیمار بی خانمان داره تشنج می کنه؟ چرا دکتر \"فورمن\" از بی خانمان ها متنفره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The whole technological process all realize low temperature, photophobic, asepsis, dust free, even the fresh melon is carried out a factory treatment process.
[ترجمه گوگل]کل فرآیند فن آوری همه متوجه دمای پایین، فتوفوبیک، آسپسیس، بدون گرد و غبار، حتی خربزه تازه یک فرآیند تصفیه کارخانه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]کل فرآیند فن آوری همه درک می کنند که دمای پایین، photophobic، asepsis، گرد و خاک آزاد است، حتی خربزه تازه یک فرآیند درمانی کارخانه را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Phthalein acid anhydride Photophobic pharmaceutical and has special protective action on the ultraviolet ray. It can cure sunlight dermatitis, eczema, etc.
[ترجمه گوگل]فتالئین اسید انیدرید دارویی فتوفوبیک و دارای عملکرد محافظتی ویژه در برابر اشعه ماوراء بنفش است می تواند درماتیت نور خورشید، اگزما و غیره را درمان کند
[ترجمه ترگمان]Phthalein اسید استیک anhydride Photophobic دارویی و عمل حفاظتی خاص بر روی اشعه ماورا بنفش دارد آلوئه ورا می تواند درماتیت نور خورشید، اگزما و غیره را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the time he got to St. James, he was photophobic, meaning light hurt his eyes.
[ترجمه گوگل]زمانی که به سنت جیمز رسید، فتوفوبیک بود، یعنی نور به چشمانش آسیب می رساند
[ترجمه ترگمان]وقتی به سنت جیمز رسید، او photophobic بود و به معنی روشنایی، چشمانش را می آزرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suffering from the fear of light
of the fear of light

پیشنهاد کاربران

photophobic ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: نورهراسانه
تعریف: مربوط به نورهراسی |||متـ . نورهراس2

بپرس