photoperiodism


(زیست شناسی) شید دورگی، فروغ دورگی، نوردورگی (photoperiodicity هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: photoperiodicity (n.)
• : تعریف: the effect, as on growth or behaviors in plants or animals, caused by variations in the lengths of time they are exposed to light.

جمله های نمونه

1. Photoperiodism The response of an organism to changes in day length.
[ترجمه گوگل]پریودیسم نوری پاسخ یک موجود زنده به تغییرات طول روز
[ترجمه ترگمان]Photoperiodism واکنش یک ارگانیسم به تغییرات در طول روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But there were obvious spring and strong photoperiodism tendencies among present big spike cultivars. These need to improvement.
[ترجمه گوگل]اما در بین ارقام سنبله بزرگ فعلی، گرایش بهار و نورپریودیسم قوی وجود داشت اینها نیاز به بهبود دارند
[ترجمه ترگمان]اما بهار واضح و گرایش های photoperiodism قوی بین spike بزرگ وجود دارد اینها نیاز به بهبود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are involved in phototropism, and in PHOTOPERIODISM, where they are thought to affect phytochrome by transferring light energy from blue to red wavelengths.
[ترجمه گوگل]آنها در فتوتروپیسم و ​​در PHOTOPERIODISM نقش دارند، جایی که تصور می شود با انتقال انرژی نور از طول موج های آبی به قرمز بر روی فیتوکروم تأثیر می گذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها در phototropism، و در PHOTOPERIODISM، جایی که تصور می شود آن ها را با انتقال انرژی نور از آبی به طول موج های قرمز تحت تاثیر قرار می دهند، درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For experimental purposes, scientists originally assumed that photoperiodism worked through photosynthesis.
[ترجمه گوگل]برای مقاصد تجربی، دانشمندان در ابتدا فرض کردند که دوره نوری از طریق فتوسنتز کار می کند
[ترجمه ترگمان]برای اهداف تجربی، دانشمندان در ابتدا فرض کردند که photoperiodism از طریق فوتوسنتز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Morphological and genetic analysis revealed some photoperiod-sensitive genetic characteristics in plants and confirmed the criteria of photoperiodism index.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مورفولوژیکی و ژنتیکی برخی خصوصیات ژنتیکی حساس به دوره نوری را در گیاهان نشان داد و معیارهای شاخص نورپریودیسم را تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]آنالیز ژنتیک و ژنتیک برخی ویژگی های ژنتیکی حساس را در گیاهان نشان داد و معیارهای شاخص photoperiodism را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stimulus can be transferred from one plant to another by grafting, but attempts to isolate florigen have so far been unsuccessful. See photoperiodism.
[ترجمه گوگل]محرک را می توان با پیوند از گیاهی به گیاه دیگر منتقل کرد، اما تلاش برای جداسازی فلوریژن تاکنون ناموفق بوده است نور پریودیسم را ببینید
[ترجمه ترگمان]این محرک می تواند با قلمه زدن از یک گیاه به گیاه دیگر انتقال یابد، اما تلاش برای جدا کردن florigen تا کنون ناموفق بوده است به photoperiodism مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lot of recent studies demonstrated that melatonin receptor was involved in the photoperiodism.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مطالعات اخیر نشان داده اند که گیرنده ملاتونین در فتوپریودیسم نقش دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر نشان داد که گیرنده \"ملاتونین\" در این انفجار دخیل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• response of plants and animals to the length of day and night within a 24 hour period (biology)

پیشنهاد کاربران

قضاوت زمان سال ( چه فصلی از سال ) بر اساس طول روز که معمولا گیاهان برای تشخیص زمان سال از ان استفاده میکنند

بپرس