photon

/ˈfoʊtɒn//ˈfəʊtɒn/

معنی: فوتون، واحد شدت نور وارده بشبکیه چشم
معانی دیگر: (فیزیک) فوتون، کوانتوم نور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: photonic (adj.)
• : تعریف: the fundamental unit of electromagnetic energy with zero mass, no electrical charge, and a spin of one, usu. regarded as an elementary particle.

جمله های نمونه

1. I have also indicated a photon reaching the earth from a distant star.
[ترجمه گوگل]من همچنین نشان داده ام که فوتونی از ستاره ای دور به زمین می رسد
[ترجمه ترگمان]همچنین اشاره کردم که یک فوتون به زمین می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But here things are very different: each individual photon behaves like a wave entirely on its own!
[ترجمه گوگل]اما در اینجا همه چیز بسیار متفاوت است: هر فوتون منفرد به طور کامل مانند یک موج رفتار می کند!
[ترجمه ترگمان]اما در اینجا همه چیز بسیار متفاوت است: هر فوتون به طور کامل همانند یک موج رفتار می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This light is tuned so that the photon energy exactly matches the desired atomic transition energy.
[ترجمه گوگل]این نور طوری تنظیم می شود که انرژی فوتون دقیقاً با انرژی انتقال اتمی مورد نظر مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این نور تنظیم می شود به طوری که انرژی فوتون دقیقا منطبق با انرژی گذار اتمی مطلوب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The photomultiplier was operated in the single photon counting mode.
[ترجمه گوگل]فتومولتی‌پلایر در حالت شمارش فوتون تک کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]The در حالت شمارش یک فوتون عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How can it be that by allowing the photon an alternative route, we have actually stopped it from traversing either route?
[ترجمه گوگل]چگونه ممکن است که با اجازه دادن به فوتون یک مسیر جایگزین، در واقع از عبور از هر یک از مسیرها جلوگیری کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان با اجازه دادن به فوتون یک مسیر جایگزین، ما در حقیقت آن را از عبور از هر مسیر متوقف کردیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Detection of the photon rest mass is dependent on a rotating torsion pendulum method, where the precision of the experimental result is mainly dependent on the amplitude of the modulating signal.
[ترجمه گوگل]تشخیص جرم سکون فوتون به روش آونگ پیچشی دوار بستگی دارد، که در آن دقت نتیجه تجربی عمدتاً به دامنه سیگنال تعدیل کننده بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]تشخیص سایر جرم فوتونی وابسته به روش چرخشی پیچشی چرخشی است که در آن دقت نتایج آزمایشی عمدتا وابسته به دامنه سیگنال مدوله کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The stimulated photon echo in degenerate two-level system has been studied.
[ترجمه گوگل]پژواک فوتون تحریک شده در سیستم دو سطحی منحط بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]The فوتون تحریک شده در سیستم دو سطحی منحط مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The opinions of mode degeneracy and photon commutation are presented to explain the above method.
[ترجمه گوگل]نظرات انحطاط مد و جابجایی فوتون برای توضیح روش فوق ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نظراتی از نزول مد و تخفیف فوتونی به منظور توضیح روش بالا ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A photon counting image model based on avalanche photodiode(APD)arrays response characters and Poisson point process of photons was developed.
[ترجمه گوگل]یک مدل تصویر شمارش فوتون بر اساس کاراکترهای پاسخ آرایه‌های دیود نوری بهمن (APD) و فرآیند نقطه پواسون فوتون‌ها توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]یک مدل تصویر یک فوتون براساس avalanche photodiode (APD)آرایه های response (APD)و فرآیند پواسون of توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Analyzing the carrier density and photon density of VCL in active region, the physical mechanism of gain clamping was revealed.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل چگالی حامل و چگالی فوتون VCL در ناحیه فعال، مکانیسم فیزیکی بستن افزایش نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]آنالیز چگالی حامل و چگالی فوتون VCL در منطقه فعال، مکانیزم فیزیکی of آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Photon switching technology is a fundamental solution to the speed unmatch between optical fibre system with high transmission speed and electronic switching system with slow switching speed.
[ترجمه گوگل]فناوری سوئیچینگ فوتون یک راه حل اساسی برای عدم تطابق سرعت بین سیستم فیبر نوری با سرعت انتقال بالا و سیستم سوئیچینگ الکترونیکی با سرعت سوئیچ آهسته است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی سوییچینگ Photon یک راه حل بنیادی برای سرعت unmatch بین سیستم فیبر نوری با سرعت انتقال بالا و سیستم سوئیچینگ الکترونیکی با سرعت سوییچینگ کند می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The outer band of the Photon Energy is very dense in order to sweep out the third-dimensional essence and to ignite the fourth-dimensional energy.
[ترجمه گوگل]نوار بیرونی انرژی فوتون بسیار متراکم است تا ذات بعدی سوم را جاروب کند و انرژی بعدی چهارم را مشتعل کند
[ترجمه ترگمان]گروه بیرونی انرژی Photon بسیار متراکم است تا ماهیت سه بعدی را از بین ببرد و انرژی بعدی را شعله ور سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A statistical method has been developed to process photon image by accumulated limited photon images.
[ترجمه گوگل]یک روش آماری برای پردازش تصویر فوتون توسط تصاویر فوتون محدود انباشته شده توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش آماری برای پردازش تصویر فوتون توسط تصاویر فوتونی محدود متراکم توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The horizontal polarization and vertical polarization of photon are regarded as quantum states in quantum computation.
[ترجمه گوگل]قطبش افقی و قطبش عمودی فوتون به عنوان حالت های کوانتومی در محاسبات کوانتومی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]قطبش افقی و پلاریزاسیون عمودی به عنوان حالت های کوانتومی در محاسبات کوانتومی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Suppose the intensity is lowered to a level at which only a single photon at a time encounters the crystal.
[ترجمه گوگل]فرض کنید شدت به سطحی کاهش می یابد که در آن تنها یک فوتون در هر زمان با کریستال برخورد می کند
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که شدت به سطحی پایین می آید که در آن تنها یک فوتون در یک زمان با کریستال روبرو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فوتون (اسم)
photon

واحد شدت نور وارده به شبکیه چشم (اسم)
photon

تخصصی

[شیمی] فوتون، کوانتوم نور
[برق و الکترونیک] فوتون یک کوانتوم تابس الکترومغناطیس برابر با ثابت پلانک ضرب در بسامد بر حسب هرتز . تابش الکترومغناطیس را می توان به صورت فوتونهای نور، پرتوهای X، پرتوهای گاما یا امواج رادیویی در نظر گرفت . - فوتون

انگلیسی به انگلیسی

• elementary particle of light and electromagnetic energies

پیشنهاد کاربران

پرتو نور
photon
ذَرَّک ( زَرَّک ) ، خُردَک
خود photon ریشه ی ایرانی - اوروپایی دارد :
photon : pho - to - n
- pho : پیشوند. همتراز با اَف - در اَفراشتن ، فَ - در فَزاینده ، فِ - در فِشُردن ، همگی به مینش بالا ، فراز
...
[مشاهده متن کامل]

to : ستاک ، همتراز با تاب ، تاف ( تابش ، تافتن ) همگی به مینه ی روشنایی ، نور ، فروغ ؛ گرما
n - : پسوند
اگر بخواهیم گرته برداری کنیم :
اَفتاو ، اَفتو ، فِتاو ، فَتاو ، فِتا ، اَفتا ، فَتا

photon ( فیزیک - اپتیک )
واژه مصوب: فوتون
تعریف: کوانتوم انرژی تابش الکترومغناطیسی که ذره‏ای بدون جرم سکون و بار الکتریکی است

بپرس