photomap


(نقشه ای که بر مبنای عکس هوایی تهیه شده است) نقشه ی عکسی، نقشه برداری بوسیله عکاسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a map of one or more aerial photographs onto which identifying names and markings have been superimposed.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: photomaps, photomapping, photomapped
• : تعریف: to produce a map of (an area) by use of aerial photography.

تخصصی

[زمین شناسی] عکس نقشه
[خاک شناسی] نقشه هوایی
[زمین شناسی] نقشه عکسی، عکس نقشه یک عکس هوایی یا موزاییک کنترل شده عکس های اصلاح شده که به آن یک شبکه مرجع، مقیاس، اسامی محلی، اطلاعات حاشیه ای و سایر داده های مرتبط یا علائم نقشه افزوده می شوند.

انگلیسی به انگلیسی

• map made from a photograph upon which identifying names and markings have been placed

پیشنهاد کاربران

photomap ( مهندسی نقشه‏برداری )
واژه مصوب: نقشۀ عکسی
تعریف: عکس هوایی یا پاره‏چین واپایش‏شده از عکس های ترمیمی که شبکۀ مرجع، مقیاس ها، اسامی مکان ها، اطلاعات حاشیه‏ای و سایر اطلاعات و علائم لازم به آن اضافه شده است

بپرس