1. aerial photograph
عکس هوایی (گرفته شده از هواپیما)
2. a flat photograph
عکس تار
3. a full-faced photograph
عکس تمام رخ
4. an old photograph of my grandfather
عکس قدیمی پدربزرگم
5. the tree didn't photograph well
عکس درخت خوب در نیامد.
6. to enlarge a photograph
عکس را بزرگ کردن
7. we mounted his photograph on black velvet
عکس او را روی مخمل سیاه سوار کردیم.
8. his description checks with the photograph
شرح او با آن عکس مطابقت دارد.
9. she wanted to pigment the photograph
او می خواست عکس را رنگ بزند.
10. the bride and groom posed for a photograph
عروس و داماد برای عکسبرداری نشستند.
11. you need to get someone to authenticate this photograph
باید کسی را پیدا کنی که اصالت این عکس را گواهی کند.
12. i raked about in the files but couldn't find the photograph
پرونده ها را زیر و رو کردم ولی نتوانستم آن عکس را پیدا کنم.
13. The mountains form a background to this photograph of the family.
[ترجمه گوگل]کوهها پسزمینهای برای این عکس خانواده تشکیل میدهند
[ترجمه ترگمان]کوه ها سابقه این عکس از خانواده را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Do you want this photograph back or can I keep it?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید این عکس را برگردانید یا می توانم آن را نگه دارم؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید این عکس به عقب برگردد یا من آن را نگه دارم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She went to Africa to photograph big cats.
[ترجمه گوگل]او برای عکاسی از گربه های بزرگ به آفریقا رفت
[ترجمه ترگمان]او به افریقا رفت تا از گربه های بزرگ عکس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I took a photograph of my girl friend.
17. Don't look away while I am taking your photograph.
[ترجمه گوگل]وقتی دارم ازت عکس میگیرم نگاه نکن
[ترجمه ترگمان]وقتی عکس تو رو می گیرم نگاه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. I chanced on this old photograph in his drawer.
[ترجمه گوگل]این عکس قدیمی را در کشوی او دیدم
[ترجمه ترگمان]بر حسب تصادف این عکس قدیمی را در کشوی میزش دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. We should be glad to photograph the house and its grounds.
[ترجمه گوگل]ما باید خوشحال باشیم که از خانه و محوطه آن عکس می گیریم
[ترجمه ترگمان]خوشحال می شویم از خانه و محوطه آن عکس بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The family grouped together for the photograph.
[ترجمه گوگل]خانواده برای عکس گرفتن دور هم جمع شدند
[ترجمه ترگمان]خانواده برای گرفتن عکس گرد هم جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Please enclose a recent passport-sized photograph of yourself.
[ترجمه گوگل]لطفا یک عکس جدید به اندازه پاسپورت خود را ضمیمه کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا عکس جدیدی از خودتان را در یک عکس قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید