photoflash

/ˈfoʊtoʊflæʃ//ˈfəʊtəʊflæʃ/

(عکاسی)، فلاش، لامپ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a glass bulb attached to a camera that flashes brilliantly for a moment when triggered electrically, to illuminate the subject being photographed; flash bulb.

جمله های نمونه

1. Something seems wrong with the photoflash in my camera.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد فلاش عکس در دوربین من مشکلی دارد
[ترجمه ترگمان]یه چیزی تو دوربین من اشتباه به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For photoflash, lead wire type, small size, Low loss factor, high stability.
[ترجمه گوگل]برای فوتوفلش، نوع سیم سربی، اندازه کوچک، ضریب تلفات کم، پایداری بالا
[ترجمه ترگمان]برای photoflash، نوع سیم رهبری، اندازه کوچک، ضریب شکست کم، پایداری بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For photoflash, lug type, low loss factor and low leakage current.
[ترجمه گوگل]برای فوتوفالش، نوع بند، ضریب تلفات کم و جریان نشتی کم
[ترجمه ترگمان]برای photoflash، با استفاده از این نوع، ضریب اتلاف پایین و جریان نشتی کم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No methods, by the photoflash, all the details are more hardly seen.
[ترجمه گوگل]بدون روش، با فوتوفلش، تمام جزئیات به سختی دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از روش ها، تدوین شده توسط the، به ندرت دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You'd better apply a photoflash if you take a photo in a room.
[ترجمه گوگل]اگر در اتاقی عکس می گیرید، بهتر است از فلاش عکس استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگه تو یه اتاق عکس بگیری بهتره یه عکس برداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For photoflash, lug type, miniaturized, low leakage current reduces battery consumption.
[ترجمه گوگل]برای فوتوفالش، نوع لنگه، مینیاتوری، جریان نشتی کم مصرف باتری را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]برای photoflash، lug، مینیاتوری، جریان نشتی کم، مصرف باتری را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• flashbulb; bright lamp that is used in photography

پیشنهاد کاربران

فلاش عکس/فلاش دوربین.
لامپی برای تعیین نور لحظه ای برای عکاسی.
مترادف:
flash bulb
flash lamp
flashbulb
flashgun

بپرس