photocopier

/ˈfoʊtoʊkɒpɪə//ˈfəʊtəʊkɒpɪə/

دستگاه فتوکپی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a machine used to make photographic copies.

جمله های نمونه

1. If the photocopier stops working just give it a clout.
[ترجمه گوگل]اگر دستگاه فتوکپی از کار افتاد، فقط به آن نفوذ کنید
[ترجمه ترگمان]اگر دستگاه فتوکپی دست از کار بکشد، به آن نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The photocopier reproduces colours very well.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی رنگ ها را به خوبی بازتولید می کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی رنگ را خیلی خوب تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The photocopier is out of action again.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی دوباره از کار افتاده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی بار دیگر خارج از عمل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The photocopier will collate the documents for you.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی اسناد را برای شما جمع آوری می کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی اسناد و مدارک شما را بررسی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The photocopier is out of action today.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی امروز از کار افتاده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی امروز خارج از عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You've left your master in the photocopier.
[ترجمه گوگل]شما استاد خود را در دستگاه فتوکپی رها کرده اید
[ترجمه ترگمان]تو اربابت را در دستگاه فتوکپی رها کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our photocopier is in continual need of running repairs.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی ما به طور مداوم نیاز به تعمیر دارد
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی ما به تعمیرات اساسی نیاز داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The photocopier had been set for multiple copies.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی برای چندین نسخه تنظیم شده بود
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی برای چندین نسخه تهیه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He waited for the photocopier to warm up.
[ترجمه گوگل]منتظر شد تا دستگاه فتوکپی گرم شود
[ترجمه ترگمان]برای گرم شدن به دستگاه فتوکپی منتظر ماند تا دستگاه فتوکپی را گرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That photocopier is always getting jammed up.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی همیشه در حال گیر کردن است
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی همیشه گیر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The photocopier has been busy all morning.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی تمام صبح مشغول بوده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی تمام صبح رو مشغول بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The front roller has jammed on the photocopier.
[ترجمه گوگل]غلتک جلو روی دستگاه فتوکپی گیر کرده است
[ترجمه ترگمان]The جلوی دستگاه فتوکپی به دستگاه فتوکپی گیر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new photocopier is much simpler to use than the one we had before.
[ترجمه گوگل]استفاده از دستگاه فتوکپی جدید بسیار ساده تر از دستگاه قبلی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از دستگاه فتوکپی بسیار ساده تر از آن چیزی است که قبلا داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The photocopier keeps jamming up.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوکپی مدام گیر می کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی تو رو مسدود می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• machine used to photographically duplicate documents, copy machine
a photocopier is a machine which quickly copies documents by photographing them.

پیشنهاد کاربران

دستگاه کپی ( ماشینی که از اسناد و تصاویر کپی می گیرد ) اسم.
Example: The office just got a new photocopier
ماشین فتوکپی ( نام دیگر دستگاه کپی ) اسم.
Example: I need to make ten copies on the photocopier
📋 دوستان در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم photo
📌 این ریشه، معادل "light" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "light" مربوط هستند.
📂 مثال:
🔘 photograph: An image captured using light
...
[مشاهده متن کامل]

🔘 photographer: A person who records images with light
🔘 photography: The art of capturing light in images
🔘 photographic: Related to capturing light in pictures
🔘 photosynthesis: The process of plants converting light into energy
🔘 photosynthetic: Using light to produce energy
🔘 photocopy: A duplicate made using light
🔘 photocopier: A machine that reproduces images with light
🔘 photogenic: Looking good in lighted images
🔘 photometry: Measuring light intensity
🔘 photon: A particle of light
🔘 photovoltaic: Generating electricity from light
🔘 phototherapy: Using light for medical treatment
🔘 photoelectric: Producing electricity from light
🔘 photochemistry: Chemical reactions triggered by light
🔘 photojournalism: Reporting news through light - captured images
🔘 photojournalist: A journalist who captures news with light
🔘 photoflash: A brief burst of light for photography
🔘 photomicrography: Capturing microscopic images with light
🔘 photobiology: The study of how light affects life
🔘 photoreceptor: A cell that detects light
🔘 photodetector: A device that senses light
🔘 photoelectron: An electron released by light
🔘 photofinish: A race ending decided by light - captured images
🔘 photogrammetry: Measuring distances using light - captured images
🔘 photolysis: Breaking molecules using light
🔘 photomontage: A collage of light - captured images
🔘 photophobia: Sensitivity to bright light
🔘 phototropic: Moving in response to light
🔘 photochromic: Changing color based on light exposure

دستگاه فتوکوپی
مثال:
students have access to a photocopier
دانش آموزان به یک دستگاه فتوکوپی دسترسی دارند.
photocopier ( n ) ( foʊt̮əˌkɑpiər ) ( also copier ) =a machine that makes copies of documents, etc. by photographing them
photocopier
دستگاه فوتوکپی

بپرس