photocell

/ˈfoʊtoʊsel//ˈfəʊtəʊsel/

رجوع شود به: photoelectric cell، یاخته حساس نسبت به نور، فتوسل

جمله های نمونه

1. Photocells are used in burglar alarms.
[ترجمه گوگل]از فوتوسل ها در دزدگیر سرقت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Photocells در دزدگیر استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A single photo-cell on the retina may be an input to several nodes.
[ترجمه گوگل]یک سلول عکس روی شبکیه ممکن است ورودی چندین گره باشد
[ترجمه ترگمان]یک سلول تک عکس در شبکیه چشم می تواند ورودی چندین نود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The problem with photocells is their low efficiency.
[ترجمه گوگل]مشکل فوتوسل ها راندمان پایین آنهاست
[ترجمه ترگمان]مشکل with کارایی پایین آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Any engineer would naturally assume that the photocells would point towards the light, with their wires leading backwards towards the brain.
[ترجمه گوگل]هر مهندس به طور طبیعی فرض می‌کند که فتوسل‌ها به سمت نور و با سیم‌هایشان به سمت عقب به سمت مغز هدایت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]هر مهندس به طور طبیعی فرض می کند که the به سمت نور حرکت می کند و سیم ها به عقب به سمت مغز حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The entrance is photocell controlled by operating a keyboard.
[ترجمه گوگل]ورودی فتوسل با استفاده از صفحه کلید کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]ورودی با استفاده از یک صفحه کلید کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The door is photocell controlled by operating a keyboard.
[ترجمه گوگل]درب فتوسل با استفاده از صفحه کلید کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]این در با استفاده از یک صفحه کلید کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Photocell Unit & camera for accurate sealing of pouches at Eye - registration mark.
[ترجمه گوگل]دستگاه فتوسل و دوربین برای آب بندی دقیق کیسه ها در Eye - علامت ثبت
[ترجمه ترگمان]photocell واحد & برای آب بندی دقیق of در علامت ثبت چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Photocell control, even feeding quantity, accurate machine - hour output, matches with the high - speed card.
[ترجمه گوگل]کنترل فتوسل، مقدار تغذیه یکنواخت، دستگاه دقیق - خروجی ساعت، مطابق با کارت سرعت بالا
[ترجمه ترگمان]کنترل photocell، حتی مقدار تغذیه، خروجی دقیق ماشین - ساعت، مطابقت با کارت با سرعت بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This flicker is detected on a photocell.
[ترجمه گوگل]این سوسو زدن در فتوسل تشخیص داده می شود
[ترجمه ترگمان] این نور رو یه \"photocell\" تشخیص داده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Computerized type has the function of photocell height detecting, inductive locating, wrap-mode presetting .
[ترجمه گوگل]نوع کامپیوتری عملکرد تشخیص ارتفاع فتوسل، مکان یابی القایی، پیش تنظیم حالت بسته بندی را دارد
[ترجمه ترگمان]نوع Computerized دارای تابعی از تشخیص ارتفاع photocell، مکان یابی inductive، presetting حالت پیچش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The doors swung open after a photocell — an " electric eye " — spied my approach.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه یک فتوسل - یک "چشم برقی" - از نزدیک شدن من ردیابی کرد، درها باز شدند
[ترجمه ترگمان]درها پس از یک چشم الکتریکی باز شدند - یک چشم الکتریکی که در حال نزدیک شدن من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The production method of four - quadrant photocell and the relevant circuit and its working principles were introduced.
[ترجمه گوگل]روش تولید فتوسل چهار چهارگانه و مدار مربوطه و اصول کار آن معرفی شد
[ترجمه ترگمان]روش تولید چهار ربعی photocell و مدار مربوطه و اصول کار آن معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The system error introduced by the four-quadrant photocell and the error correction method are analyzed emphatically.
[ترجمه گوگل]خطای سیستم معرفی شده توسط فتوسل چهار ربعی و روش تصحیح خطا به صورت تاکیدی تحلیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]خطای سیستم معرفی شده توسط the چهار ربعی و روش تصحیح خطا، با تاکید مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We must use photocell as detectors.
[ترجمه گوگل]ما باید از فتوسل به عنوان آشکارساز استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از photocell بعنوان ردیاب استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] فوتوسل
[برق و الکترونیک] سلول نوری - پیل نوری، سلول نوری قطعه الکترونی حساس به نور حالت جامد که مشخصه جریان - ولتاژ آن تابعی از تابش التهابی است . سلولهی نرو - رسانا . ترانزیستورهای نوری و پیلهای ولتا- نوری نمونه هایی از این قطعات هستند . آن را چشم الکتریکی ( در اصطلاح عامیانه ) و سلول فتوالکتریک نیزمی نامند .لامپ خلا نوری، سلول نوری نیست .

انگلیسی به انگلیسی

• electric eye, photoelectric cell, device that uses light to regulate or produce an electrical current

پیشنهاد کاربران

بپرس