1. When saw those phot I could't help but remember the past good days before.
[ترجمه گوگل]وقتی آن عکس را دیدم نتوانستم روزهای خوب گذشته را به یاد بیاورم
[ترجمه ترگمان]وقتی آن phot را دیدم نتوانستم به یاد روزه ای خوش گذشته را به یاد بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی آن phot را دیدم نتوانستم به یاد روزه ای خوش گذشته را به یاد بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Show me the phot of the boy.
[ترجمه گوگل]عکس پسر را به من نشان بده
[ترجمه ترگمان]پسر بچه را به من نشان بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسر بچه را به من نشان بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Phot A Koguryo mural of hunting, circa 6 th Century AD.
[ترجمه گوگل]عکس نقاشی دیواری کوگوریو از شکار، حدوداً در قرن ششم پس از میلاد
[ترجمه ترگمان]Phot یک نقاشی دیواری از شکار، حدود ۶ قرن بعد از میلاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Phot یک نقاشی دیواری از شکار، حدود ۶ قرن بعد از میلاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The theory of spatial resolution of two phot on excitation is analyzed.
[ترجمه گوگل]تئوری تفکیک فضایی دو فوت بر تحریک تحلیل میشود
[ترجمه ترگمان]نظریه تفکیک مکانی دو phot بر روی تحریک آنالیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه تفکیک مکانی دو phot بر روی تحریک آنالیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Both rely on mathematical calculations to determine the location from which a positron or phot on was emitted.
[ترجمه گوگل]هر دو به محاسبات ریاضی برای تعیین مکانی که یک پوزیترون یا phot on از آن گسیل شده است متکی هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو به محاسبات ریاضی برای مشخص کردن مکانی که پوزیترون یا phot در آن ساطع می شود تکیه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو به محاسبات ریاضی برای مشخص کردن مکانی که پوزیترون یا phot در آن ساطع می شود تکیه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید