phonetic

/fəˈnetɪk//fəˈnetɪk/

معنی: اوایی، صدا دار، مربوط به ترکیب اصوات، مصوت
معانی دیگر: وابسته به آوا شناسی، آوا شناختی، آوایی، صوتی، آوانگاشتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: phonetically (adv.)
(1) تعریف: of or relating to phonetics.

(2) تعریف: pertaining to the representation of speech sounds with symbols.

- a phonetic alphabet
[ترجمه گوگل] یک الفبای آوایی
[ترجمه ترگمان] الفبای آوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of, relating to, or characteristic of the speech sounds of human language.

جمله های نمونه

1. A list of phonetic symbols is given in the front of the dictionary.
[ترجمه گوگل]فهرستی از نمادهای آوایی در جلوی فرهنگ لغت آورده شده است
[ترجمه ترگمان]لیستی از علائم phonetic در جلوی فرهنگ لغت داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our department has engaged a foreign teacher as phonetic adviser.
[ترجمه گوگل]بخش ما یک معلم خارجی را به عنوان مشاور آوایی استخدام کرده است
[ترجمه ترگمان]اداره ما یک معلم خارجی را به عنوان مشاور phonetic استخدام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This dictionary gives phonetic transcriptions of all headwords.
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت رونویسی آوایی همه سر واژه ها را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت ترکیبی از همه headwords را به ما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is a phonetic transcription of the conversations that were recorded on tape.
[ترجمه گوگل]این یک رونویسی آوایی از مکالماتی است که روی نوار ضبط شده است
[ترجمه ترگمان]این یک transcription phonetic از مکالماتی است که بر روی نوار ضبط شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pronunciation is shown by a system of phonetic transcription.
[ترجمه گوگل]تلفظ با یک سیستم رونویسی آوایی نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]تلفظ با یک سیستم of phonetic نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spanish spelling is phonetic, unlike English spelling.
[ترجمه گوگل]املای اسپانیایی برخلاف املای انگلیسی آوایی است
[ترجمه ترگمان]هجی کردن زبان اسپانیایی، برخلاف املا انگلیسی، آوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the phonetic level it can only suggest an approximate pronunciation of the character to which it is attached. . . .
[ترجمه گوگل]در سطح آوایی، فقط می تواند تلفظ تقریبی کاراکتری را که به آن متصل است، پیشنهاد کند
[ترجمه ترگمان]در سطح آوایی، تنها می تواند تلفظ تقریبی شخصیت مرتبط با آن را پیشنهاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The phonetic information is manually input using a special keyboard having 21 keys.
[ترجمه گوگل]اطلاعات آوایی به صورت دستی با استفاده از یک صفحه کلید ویژه با 21 کلید وارد می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات آوایی، ورودی دستی با استفاده از یک صفحه کلید ویژه است که دارای ۲۱ کلید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Roman script was phonetic and the book consisted of a series of dialogues, building up with phrases rather than individual words.
[ترجمه گوگل]خط رومی آوایی بود و کتاب شامل مجموعه ای از دیالوگ ها بود که با عبارات به جای کلمات جداگانه ساخته می شد
[ترجمه ترگمان]فیلمنامه رومی phonetic بود و این کتاب شامل یک سری مکالمات بود، با عبارات به جای کلمات فردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their conversation had one interesting phonetic feature.
[ترجمه گوگل]مکالمه آنها یک ویژگی آوایی جالب داشت
[ترجمه ترگمان]گفت و گوی آن ها یک ویژگی phonetic جالب را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is also possible that the semantic and phonetic clues are in fact operated on not sequentially but simultaneously.
[ترجمه گوگل]همچنین این امکان وجود دارد که سرنخ های معنایی و آوایی در واقع نه به صورت متوالی بلکه به طور همزمان عمل کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است که نشانه های معنایی و آوایی در حقیقت به طور مداوم اما به طور همزمان عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes the pronunciation of the phonetic element has no point of correspondence with the actual pronunciation of the whole character.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تلفظ عنصر آوایی هیچ نقطه تطابقی با تلفظ واقعی کل شخصیت ندارد
[ترجمه ترگمان]گاهی تلفظ این عنصر آوایی، نقطه انطباق با تلفظ واقعی کل شخصیت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The program is built upon phonetic methods.
[ترجمه گوگل]این برنامه بر اساس روش های آوایی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این برنامه براساس روش های phonetic ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The phonetic sequences involved in either onomatopoeia or sound symbolism are clearly not to be considered semantic constituents.
[ترجمه گوگل]توالی‌های آوایی درگیر در نمادشناسی یا نمادشناسی صدا به وضوح نباید جزء اجزای معنایی در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]دنباله های آوایی درگیر در either یا symbolism صوتی به وضوح اجزای معنایی محسوب نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Firstly there are what are usually termed onomatopoeic phonetic sequences: with these it is often difficult to define their exact limits.
[ترجمه گوگل]اولاً مواردی وجود دارد که معمولاً دنباله‌های آوایی انوماتوپئیک نامیده می‌شوند: با این موارد، تعیین حدود دقیق آنها اغلب دشوار است
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، چیزی وجود دارد که معمولا onomatopoeic phonetic نامیده می شوند: با این موارد اغلب تعیین حدود دقیق آن ها دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اوایی (صفت)
vocative, phonetic, vocalic

صدا دار (صفت)
phonic, vowel, sonorous, sonant, phonetic, vocalic

مربوط به ترکیب اصوات (صفت)
phonetic

مصوت (صفت)
phonetic

تخصصی

[دندانپزشکی] آوایی، صدادار، مصوت، مربوط به ترکیب اصوات،
[ریاضیات] صوتی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the phonetic system of a particular language; of phonetics, of the study of speech sounds (linguistics)
phonetics is the study of speech sounds; a technical term.
phonetic means relating to the sound of a word or to the sounds that are used in languages; a technical term.
a phonetic system of spelling is one in which a sound is represented by one written symbol and each written symbol represents only one sound; a technical term.

پیشنهاد کاربران

فونتیک
همانطور که نوشته شده است تلفظ می شود
اوا شناسی
صدا شناسی
phonetic ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: آواشناختی
تعریف: مربوط به آواشناسی
آوایی
# a phonetic symbol
# the International Phonetic Alphabet

بپرس