1. They had installed a new phone line in the apartment.
[ترجمه گوگل]آنها یک خط تلفن جدید در آپارتمان نصب کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک خط تلفن جدید در آپارتمان نصب کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها یک خط تلفن جدید در آپارتمان نصب کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The police had put a tap on his phone line.
[ترجمه گوگل]پلیس روی خط تلفن او ضربه ای زده بود
[ترجمه ترگمان]پلیس ضربه ای به خط تلفن زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس ضربه ای به خط تلفن زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The modem links the computer to a phone line.
[ترجمه گوگل]مودم کامپیوتر را به خط تلفن متصل می کند
[ترجمه ترگمان]مودم کامپیوتر را به خط تلفن وصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مودم کامپیوتر را به خط تلفن وصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A phone line to help children in trouble has been closed due to lack of cash.
[ترجمه گوگل]یک خط تلفن برای کمک به کودکان مشکل دار به دلیل کمبود پول بسته شده است
[ترجمه ترگمان]یک خط تلفن برای کمک به کودکان در دردسر به دلیل فقدان پول نقد بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خط تلفن برای کمک به کودکان در دردسر به دلیل فقدان پول نقد بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Investigators had tapped the drug dealer's phone line.
[ترجمه گوگل]بازرسان از خط تلفن فروشنده مواد مخدر شنود کرده بودند
[ترجمه ترگمان]Investigators به خط تلفن مواد مخدر ضربه زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Investigators به خط تلفن مواد مخدر ضربه زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The National Autistic Society will now operate a phone line for families in the region affected by autism.
[ترجمه گوگل]انجمن ملی اوتیسم از این پس خط تلفنی را برای خانواده های در منطقه آسیب دیده از اوتیسم راه اندازی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جامعه بیماران اوتیسم هم اکنون در حال راه اندازی یک خط تلفن برای خانواده ها در منطقه مبتلا به اوتیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه بیماران اوتیسم هم اکنون در حال راه اندازی یک خط تلفن برای خانواده ها در منطقه مبتلا به اوتیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The actual amount of data going over the phone line is quite small.
[ترجمه گوگل]مقدار واقعی داده ای که از طریق خط تلفن می رود بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]مقدار واقعی اطلاعات در خط تلفن خیلی کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقدار واقعی اطلاعات در خط تلفن خیلی کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The application can be used with direct phone line connections and will later be available through the Internet as well.
[ترجمه گوگل]این برنامه را می توان با اتصالات مستقیم خط تلفن استفاده کرد و بعداً از طریق اینترنت نیز در دسترس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این برنامه را می توان با اتصال خط تلفن مستقیم مورد استفاده قرار داد و بعدا در اینترنت نیز در دسترس خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این برنامه را می توان با اتصال خط تلفن مستقیم مورد استفاده قرار داد و بعدا در اینترنت نیز در دسترس خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I get fax messages printed out through my phone line in the hospital.
[ترجمه گوگل]من پیام های فکس را از طریق خط تلفنم در بیمارستان چاپ می کنم
[ترجمه ترگمان]پیام های فکس از طریق تلفن همراهم تو بیمارستان دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیام های فکس از طریق تلفن همراهم تو بیمارستان دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The FBI had put a tap on Mitchell's phone line.
[ترجمه گوگل]اف بی آی روی خط تلفن میچل ضربه ای زده بود
[ترجمه ترگمان]اف بی آی ضربه ای به خط تلفن میچل زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اف بی آی ضربه ای به خط تلفن میچل زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dial tone not detected: Is your phone line plugged in?
[ترجمه گوگل]صدای شماره گیری شناسایی نشد: آیا خط تلفن شما وصل است؟
[ترجمه ترگمان]صدای شماره گیری تشخیص داده نشد: خط تلفن شما به شما متصل شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای شماره گیری تشخیص داده نشد: خط تلفن شما به شما متصل شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The communication medium was a computer, phone line, and modem.
[ترجمه گوگل]وسیله ارتباطی کامپیوتر، خط تلفن و مودم بود
[ترجمه ترگمان]رسانه ارتباطی یک رایانه، خط تلفن و مودم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رسانه ارتباطی یک رایانه، خط تلفن و مودم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The fbi was tapping the phone line of the suspected spy.
[ترجمه گوگل]اف بی آی خط تلفن مظنون به جاسوسی را شنود می کرد
[ترجمه ترگمان]اف بی آی به خط تلفن جاسوس مظنون ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اف بی آی به خط تلفن جاسوس مظنون ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He tests a phone line for a dial tone.
[ترجمه گوگل]او یک خط تلفن را برای صدای شماره گیری آزمایش می کند
[ترجمه ترگمان]گوشی تلفن را روی خط تلفن آزمایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشی تلفن را روی خط تلفن آزمایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Helen: Did you request a phone line on your reservation form?
[ترجمه گوگل]هلن: آیا در فرم رزرو خود درخواست خط تلفن کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]خط تلفن رو تو فرم رزرو کرده بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خط تلفن رو تو فرم رزرو کرده بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید