phon


(یکان بلندی صدا) فون، پیشوند: صدا، آوا، سخن (پیش از واکه می آید)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of loudness of sound, relative to a pure tone of one kilohertz, the difference being measured either objectively with acoustical equipment, or subjectively.

جمله های نمونه

1. Bacteria such as Citrobacter sp. harboring phoN, a gene encoding a nonspecific acid phosphatase, have been reported to precipitate heavy metals efficiently.
[ترجمه گوگل]باکتری هایی مانند سیتروباکتر sp گزارش شده است که حاوی phoN، ژنی که یک اسید فسفاتاز غیر اختصاصی را کد می کند، فلزات سنگین را به طور موثر رسوب می دهد
[ترجمه ترگمان]باکتری ها مانند Citrobacter sp harboring phon، کد gene a اسید غیر اختصاصی، گزارش شده است که به طور موثر فلزات سنگین را به طور موثر تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Phon Hong, the local market town, is 30km away, so it is worth knowing the price of rice before you set off to sell some there.
[ترجمه گوگل]Phon Hong، شهر بازار محلی، 30 کیلومتر با شما فاصله دارد، بنابراین ارزش آن را دارد که قبل از اینکه برای فروش مقداری برنج در آنجا اقدام کنید، قیمت برنج را بدانید
[ترجمه ترگمان]\"Phon هونگ\"، شهر بازار محلی، ۳۰ کیلومتر آن طرف تر است، بنابراین ارزش آن را دارد که قیمت برنج را قبل از اینکه بتوانید برخی را به آنجا بفروشید، بدانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kokang leader Peng Jiasheng, also known as Phon Kyar Shin, told the website he had captured and killed government troops, giving no details on casualties among his own forces.
[ترجمه گوگل]رهبر کوکانگ، پنگ جیاشنگ، که با نام فون کیار شین نیز شناخته می‌شود، به وب‌سایت گفت که نیروهای دولتی را دستگیر کرده و کشته است و جزئیاتی در مورد تلفات نیروهای خود ارائه نکرده است
[ترجمه ترگمان]Peng Jiasheng رهبر Kokang که به نام Phon Kyar شین نیز مشهور است به وب سایت گفت که او نیروهای دولتی را دستگیر کرده و کشته و هیچ جزئیاتی در مورد تلفات نیروهای خود ارائه نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your e-ma Dating ilsad phon Dating conversations with hiring managers or recruiters should also send a professional message.
[ترجمه گوگل]مکالمات دوستیابی با مدیران استخدام یا استخدام کنندگان نیز باید یک پیام حرفه ای ارسال کند
[ترجمه ترگمان]مکالمات مربوط به روابط عاشقانه شما با استخدام مدیران یا استخدام کنندگان باید یک پیام حرفه ای ارسال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Il a t é l é phon é pour faire venir le m é decin.
[ترجمه گوگل]Il a t é l é phon é pour faire venir le m é decin
[ترجمه ترگمان]از ای نرو دخالت نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The development of the personal dialect in English teaching is based on the languages knowledge of grammar, lexis and phon etics.
[ترجمه گوگل]توسعه لهجه شخصی در آموزش زبان انگلیسی مبتنی بر دانش زبان‌های دستور زبان، واژگان و آواشناسی است
[ترجمه ترگمان]توسعه لهجه شخصی در آموزش زبان انگلیسی مبتنی بر دانش زبان های دستور زبان، lexis و phon etics است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this article, the contrastive teaching way in terms of cultural background, phon etic system, pronunciation and intonation is discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله نحوه تدریس متضاد از نظر زمینه فرهنگی، نظام آواشناسی، تلفظ و لحن مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، روش تدریس contrastive در زمینه پیشینه فرهنگی، سیستم phon etic، تلفظ و intonation مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally he put in a call to God:when God got on the phon, the man said"God, why do woman cry so easily?"
[ترجمه گوگل]بالاخره خدا را صدا کرد: وقتی خدا سوار تلفن شد، مرد گفت: خدایا چرا زن ها اینقدر راحت گریه می کنند؟
[ترجمه ترگمان]سرانجام او را به خداوند فرا خواند: وقتی خداوند به the رسید، مرد گفت: \"خدایا، چرا زنان به این راحتی گریه می کنند؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tensions spilled over on 8 August when the army tried to raid the home of Kokang leader Peng Jiashen, also known as Phon Kyar Shin, saying they were looking for drugs.
[ترجمه گوگل]تنش ها در 8 اوت زمانی که ارتش تلاش کرد به خانه رهبر کوکانگ، پنگ جیاشن، معروف به فون کیار شین، حمله کند و گفت که آنها به دنبال مواد مخدر هستند، گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه ارتش سعی کرد به خانه رهبر Kokang - پنگ Jiashen حمله کند، تنش ها در ۸ اوت فرو ریخت و گفت که آن ها به دنبال مواد مخدر می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] فن واحد سطح بلندی صدا، مقدار عددی آن معادل سطح فشار صدا نسبت به 0/0002 یک تن 1 khz خالص بر حسب دسیبل است که شنونده آنرا معادل با بلندی صدای تحت آزمایش حس می کند .

انگلیسی به انگلیسی

• unit of loudness of sound

پیشنهاد کاربران

از نظر ریشه شناسی به معنای صدا/صوت هست.
مثال:
microphone: device that makes the small ‘sound’ of a voice louder
megaphone: device that makes a very big ‘sound’ when speaking into it
phone: short for telephone
...
[مشاهده متن کامل]

telephone: device which carries ‘sound’ over long distances
saxophone: instrument invented by Adolphe Sax
sousaphone: instrument invented by John Philip Sousa
xylophone: instrument which makes ‘sound’ via mallets hitting wood
symphony: group of instruments which ‘sound’ together
euphonious: of good ‘sound’
cacophony: a harsh, unpleasant ‘sound’
phonetics: study of the ‘sounds’ that words make
phoneme: smallest units of ‘sound’ in words
homophone: words that ‘sound’ the same but are different in meaning and usually spelling
phonograph: device which played ‘sounds’ which were written on records

بپرس