phoenician

/fəˈniːʃən//fəˈniːʃən/

معنی: فنیقی، اهل فنیقه، فنیقی
معانی دیگر: وابسته به فینیقیه و مردم و زبان و فرهنگ آن، فینیقی، اهل کشور فینیقیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or resident of Phoenicia.

(2) تعریف: the ancient language of Phoenicia.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or concerning Phoenicia or its people, language, or culture.

(2) تعریف: denoting or concerning the script in which this language was written, from which western alphabets derive.

جمله های نمونه

1. The alphabet is usually ascribed to the phoenicians.
[ترجمه گوگل]الفبا معمولاً به فنیقی ها نسبت داده می شود
[ترجمه ترگمان]این الفبا معمولا به the نسبت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Phoenicians discovered the metal there some two and a half millennia ago.
[ترجمه گوگل]فنیقی ها این فلز را حدود دو هزار و نیم سال پیش در آنجا کشف کردند
[ترجمه ترگمان]Phoenicians این فلز را در حدود دو سال و نیم پیش کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Amongst the Phoenicians live infants were placed in the arms of a idol, and died in the flames burning inside it.
[ترجمه گوگل]در میان فنیقی ها، نوزادان زنده در آغوش بتی قرار می گرفتند و در شعله های آتش می مردند
[ترجمه ترگمان]در میان فینیقی ها، نوزادان زنده در آغوش یک بت قرار گرفتند و در شعله های آتش درون آن جان باختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because King David fought with the Phoenicians three thousand years ago?
[ترجمه گوگل]چون پادشاه داوود سه هزار سال پیش با فنیقی ها جنگید؟
[ترجمه ترگمان]چرا که شاه دیوید سه هزار سال پیش با the مبارزه کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Iberian, Tartessian, Celtic, Phoenician and Carthaginian, Greek, Roman, Germanic (Suevi and Visigoth) and Moorish cultures have all made an imprint on the country.
[ترجمه گوگل]فرهنگ های ایبری، تارتسی، سلتیک، فنیقی و کارتاژی، یونانی، رومی، ژرمنی (سووی و ویزیگوت) و موری ها همگی در این کشور اثر گذاشته اند
[ترجمه ترگمان]ایبری، Tartessian، سلتی، یونانی، رومی، رومی، آلمانی (Suevi و Visigoth)و فرهنگ Moorish همگی بر کشور نقش داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is your card, the drowned Phoenician Sailor.
[ترجمه گوگل]آیا کارت شما، ملوان فنیقی غرق شده است
[ترجمه ترگمان]این کارتت - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Major tourist spots have completed the construction of Phoenician era Bulushi City, the construction of ancient Roman times Assad City and the construction of the Crusades era Saida castle.
[ترجمه گوگل]نقاط توریستی عمده ساخت شهر بولوشی دوران فنیقی، ساخت شهر اسد در دوران روم باستان و ساخت قلعه سعیدا در دوران جنگ های صلیبی را تکمیل کرده اند
[ترجمه ترگمان]نقاط توریستی اصلی ساخت شهر Bulushi، ساخت شهر باستانی روم اسد و ساخت قلعه Saida در دوره جنگ های صلیبی را به پایان رسانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Founded by Phoenician traders in the th century BC, it was later a Carthaginian settlement.
[ترجمه گوگل]این شهر که توسط بازرگانان فنیقی در قرن هفتم قبل از میلاد تأسیس شد، بعداً یک سکونتگاه کارتاژنی ها بود
[ترجمه ترگمان]این شهر توسط تجار Phoenician در سده ۱۹ پیش از میلاد تاسیس شد و بعدها محل استقرار کارتاژ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Experience their legacy in Phoenician settlements, Punic cities, Greek temples, Roman amphitheatres, Norman Arab castles and Aragonese churches.
[ترجمه گوگل]میراث آنها را در سکونتگاه های فنیقی، شهرهای پونیک، معابد یونانی، آمفی تئاترهای رومی، قلعه های عرب نورمن و کلیساهای آراگون تجربه کنید
[ترجمه ترگمان]میراث خود را در settlements Phoenician، شهرهای کارتاژی، معابد یونانی، معابد روم، Norman عرب و کلیساهای Aragonese تجربه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He may have had Semitic, perhaps Phoenician, ancestors.
[ترجمه گوگل]او ممکن است اجداد سامی و شاید فنیقی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید نژاد سامی، شاید زبان Phoenician، اجدادش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The script is derived from Phoenician alphabet and the dialect is an archaic form of Aramaic.
[ترجمه گوگل]خط از الفبای فنیقی مشتق شده است و گویش یک فرم قدیمی آرامی است
[ترجمه ترگمان]این زبان از الفبای آوایی مشتق شده است و گویش یک شکل کهنه از آرامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Phoenician spread from its home in modern Lebanon along the northern coast of Africa, where (pronounced in Latin as Punic) it became the language of the Carthaginian empire.
[ترجمه گوگل]فنیقی از خانه خود در لبنان امروزی در امتداد سواحل شمالی آفریقا گسترش یافت، جایی که (در لاتین به عنوان پونی تلفظ می شود) به زبان امپراتوری کارتاژین تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ Phoenician از موطن خود در لبنان امروزی در امتداد ساحل شمالی آفریقا گسترش یافت و در آنجا (که در لاتین به عنوان کارتاژی تلفظ می شد)، زبان امپراتوری کارتاژ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Catalonian dishes are deeply rooted in Phoenician, Greek and Roman cuisine.
[ترجمه گوگل]غذاهای کاتالونیایی ریشه عمیقی در غذاهای فنیقی، یونانی و رومی دارند
[ترجمه ترگمان]غذاهای Catalonian به طور عمیق در غذاهای Phoenician، یونانی و رومی ریشه دوانیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Phoenician is Syria and Asia Minor's lingua franca.
[ترجمه گوگل]فینیقی زبان سوریه و آسیای صغیر است
[ترجمه ترگمان]زبان آوایی زبان میانجی سوریه و آسیای صغیر می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In Phoenician as in Hebrew, "aleph" means ox, and "bet" means house; the Greek "alpha" and "beta" are meaningless.
[ترجمه گوگل]در فینیقی مانند عبری «الف» به معنای گاو و «بت» به معنای خانه است "آلفا" و "بتا" یونانی بی معنی هستند
[ترجمه ترگمان]در زبان آوایی زبان عبری، \"aleph\" به معنای گاو، و \"شرط\" به معنای خانه است؛ \"آلفا\" و \"بتا\" بی معنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فنیقی (اسم)
phoenician

اهل فنیقه (اسم)
phoenician

فنیقی (صفت)
phoenician

انگلیسی به انگلیسی

• resident of phoenician empire (ancient kingdom that was located on the territory of modern-day syria, lebanon and israel)
of or belonging to phoenicia (ancient kingdom that was located on the territory of modern-day syria, lebanon and israel)

پیشنهاد کاربران

بپرس