1. Effects of iron reduction by phlebotomy were tested in a 6-year, controlled clinical trial in 277 cancer-free PAD patients.
[ترجمه گوگل]اثرات کاهش آهن توسط فلبوتومی در یک کارآزمایی بالینی کنترل شده 6 ساله بر روی 277 بیمار PAD بدون سرطان مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات کاهش آهن از طریق گرفتن خون گرفتن در طی یک دوره ۶ ساله، تحت کنترل بالینی در حدود ۲۷۷ بیمار با سابقه سرطان تحت کنترل سرطان، مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Lightening skin pigmentation was found after treatment with phlebotomy, chelating agent and regular insulin injection for 16 months. We herein present this case and review the literature.
[ترجمه گوگل]رنگدانه های روشن کننده پوست پس از درمان با فلبوتومی، عامل کیلیت و تزریق منظم انسولین به مدت 16 ماه مشاهده شد ما در اینجا این مورد را ارائه می کنیم و ادبیات را بررسی می کنیم
[ترجمه ترگمان]رنگ pigmentation پوست پس از درمان با خون گرفتن، عامل کی لیت ساز و تزریق انسولین عادی به مدت ۱۶ ماه یافت شد ما در اینجا این پرونده را مورد بررسی قرار می دهیم و مقالات را مرور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Phlebotomy technician students learn. under the supervision of physicians and other health care professionals. to draw blood samples from patients using a variety of intrusive procedures.
[ترجمه گوگل]دانشجویان تکنسین فلبوتومی یاد می گیرند تحت نظارت پزشکان و سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی برای گرفتن نمونه خون از بیماران با استفاده از انواع روش های نفوذی
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تکنسین کامپیوتر می آموزند تحت نظارت پزشکان و دیگر متخصصان مراقبت های بهداشتی برای ترسیم نمونه های خون از بیماران با استفاده از روش های of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Conclusion: venesection and phlebotomy therapy with extensive prospect of development, needs further research and summarization.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: درمان ونسکشن و فلبوتومی با چشمانداز وسیع توسعه، نیاز به تحقیق و خلاصهسازی بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درمان venesection و حجامت با چشم انداز گسترده توسعه، نیاز به تحقیق و خلاصه سازی بیشتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Objective:Discuss the venesection and phlebotomy therapy.
[ترجمه گوگل]هدف: در مورد درمان رگ و فلبوتومی بحث کنید
[ترجمه ترگمان]هدف: در مورد the و گرفتن رگ زدن و زدن، بحث کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Method: Discuss the venesection and phlebotomy therapy based on theory and practice.
[ترجمه گوگل]روش: در مورد درمان ونکسیون و فلبوتومی بر اساس تئوری و عمل بحث کنید
[ترجمه ترگمان]روش: در مورد روش درمان و گرفتن رگ زدن، براساس تئوری و عمل توضیح دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Policy guidance and guidelines on best practices are available for all injections including phlebotomy and lancet procedures.
[ترجمه گوگل]رهنمودهای خط مشی و دستورالعمل های مربوط به بهترین شیوه ها برای همه تزریق ها از جمله روش های فلبوتومی و لانست موجود است
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های و دستورالعمل های سیاست گذاری بر روی بهترین روش ها برای همه تزریقات، از جمله خون گرفتن و استفراغ، در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective: To investigate the application of trocar puncture in phlebotomy .
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد تروکار پانکچر در فلبوتومی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی کاربرد of trocar در رگ زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Results: As a simple and effective medical treatment, venesection and phlebotomy therapy could be the supplement of other therapy and method of adjunctive therapy.
[ترجمه گوگل]یافتهها: به عنوان یک درمان دارویی ساده و مؤثر، ونکسیون و فلبوتومی درمانی میتواند مکمل سایر درمانها و روشهای درمان کمکی باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج: به عنوان یک درمان پزشکی ساده و موثر، venesection و phlebotomy، می تواند مکمل دیگر درمان و روش درمان adjunctive باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He felt much better after the doctor did a phlebotomy on him.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه دکتر بر روی او فلبوتومی انجام داد، احساس بسیار بهتری داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه دکتر از او خون گرفت حالش بهتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Transfusion rate was significantly associated with the small GA, the low BW, the severity of the diseases and the volume of phlebotomy blood loss.
[ترجمه گوگل]میزان انتقال خون به طور قابل توجهی با GA کوچک، BW پایین، شدت بیماری ها و حجم از دست دادن خون فلبوتومی مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]نرخ انتقال به طور قابل توجهی با GA کوچک، اصلاح کم، شدت بیماری ها و حجم خون گرفتن خون بندناف مرتبط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective To investigate the effects of personal film intervention in the apheresis platelet donors on anxiety and pain caused by vein phlebotomy during donating.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر مداخله فیلم شخصی در اهداکنندگان پلاکت آفرزیس بر اضطراب و درد ناشی از فلبوتومی ورید در حین اهدا
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اثرات مداخله فیلم شخصی در the: اهدا کنندگان پلاکت به خاطر اضطراب و درد ناشی از رگ زدن سیاه رگ در حین اهدای خون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In addition, blood pressure is able to adjust by taking Chinese medicine, as well as acupuncture and acupoint treatment, massages and phlebotomy therapy.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فشار خون با مصرف داروهای چینی و همچنین طب سوزنی و درمان با سوزن، ماساژ و درمان فلبوتومی قابل تنظیم است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، فشار خون می تواند با استفاده از طب سنتی چینی و نیز طب سوزنی و روش درمانی، ماساژ و گرفتن رگ زدن، سازگاری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید