phimosis


(پزشکی) تنگی پوست ختنه گاه، تنگی غلاف حشفه، تنگی ختنه گاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: phimotic (adj.)
(1) تعریف: an abnormal condition in which the foreskin of the penis is so tight that the glans cannot be exposed.

(2) تعریف: a similar condition of the clitoris.

جمله های نمونه

1. Ask entire process dyadic phimosis of Han skill please requiring that how much are the flower?
[ترجمه گوگل]از کل فرآیند فیموز دوتایی مهارت هان بپرسید لطفاً قیمت گل چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]از کل فرآیند \"phimosis dyadic\" (هان)بپرسید، لطفا به این معنی که یک گل چقدر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objectives To summarize efficacy of redundant prepuce and phimosis using poly-RING therapy.
[ترجمه گوگل]اهداف خلاصه کردن اثربخشی پره و فیموز اضافی با استفاده از درمان پلی-رینگ
[ترجمه ترگمان]اهداف به طور خلاصه اثر of اضافی و phimosis با استفاده از روش درمانی poly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Translated Description : osmidrosis, bromhidrosis redundant prepuce, phimosis, hemorrhoids, anal fistula and other diseases.
[ترجمه گوگل]توضیحات ترجمه شده: اسمیدروزیس، برومهیدروزیس ضایعات پرپوس، فیموز، هموروئید، فیستول مقعدی و سایر بیماری ها
[ترجمه ترگمان]ترجمه این شرح: osmidrosis، bromhidrosis، prepuce، بواسیر، fistula، anal و سایر بیماری ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objectives To summarize efficacy of redundant prepuce and phimosis using POLY - RING therapy.
[ترجمه گوگل]اهداف خلاصه‌سازی اثربخشی پرپوس و فیموز اضافی با استفاده از درمان POLY - RING
[ترجمه ترگمان]اهداف به طور خلاصه اثر of اضافی و phimosis با استفاده از روش درمان poly - حلقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A phimosis can be cured only after puberty.
[ترجمه گوگل]فیموز فقط پس از بلوغ قابل درمان است
[ترجمه ترگمان]یه phimosis میتونه بعد از بلوغ بهبود پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They range from clitoraladhesions in females and phimosis in males to intersexuality.
[ترجمه گوگل]آنها از چسبندگی کلیتورال در زنان و فیموز در مردان تا بین جنسیت را شامل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها از clitoraladhesions در ماده و phimosis نر در مردان تا intersexuality فاصله دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The postoperative complications wer Descemet′s membrane striae( 78%), corneal edema(0. %)and capsular phimosis (. %).
[ترجمه گوگل]عوارض بعد از عمل عبارت بودند از استریای غشایی Descemet (78%)، ادم قرنیه (0 %) و فیموز کپسولی ( %)
[ترجمه ترگمان]The postoperative wer Descemet's (۷۸ %)، ادم corneal (۰ %)و capsular phimosis ( %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Phimosis is completely covered glans penis and urethra circumcision, foreskin can go into; Phimosis is wrapping stenosis. foreskin or not there on the double double with great pain.
[ترجمه گوگل]فیموز به طور کامل پوشیده شده است ختنه آلت تناسلی و مجرای ادرار، پوست ختنه گاه فیموز تنگی پیچیده است پوست ختنه گاه یا نه روی دوبل با درد زیاد
[ترجمه ترگمان]Phimosis کاملا پوشیده از circumcision آلت تناسلی و circumcision مجرای پیشاب است، ختنه گاه می تواند به درون آن برود؛ Phimosis در حال پیچیدن stenosis است پوست ختنه گاه با درد زیاد دو برابر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A 72-year-old man presented with a 10-year history of phimosis. Circumcision revealed a large, warty mass on his glans. Biopsy demonstrated condyloma acuminata.
[ترجمه گوگل]یک مرد 72 ساله با سابقه 10 ساله فیموز مراجعه کرد ختنه یک توده بزرگ و زگیل‌دار روی سر او نشان داد بیوپسی کندیلوم آکومیناتا را نشان داد
[ترجمه ترگمان]یک مرد ۷۲ ساله با سابقه ۱۰ ساله phimosis معرفی شد ختنه یک توده بزرگ و بزرگ را بر روی glans نشان داد Biopsy condyloma acuminata را نمایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To observe the distribution features of Meissner corpuscles in phimosis.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده ویژگی های توزیع سلول های مایسنر در فیموز
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده ویژگی های توزیع ذرات Meissner در phimosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods Circular excision was performed in 89 cases of infantile redundant prepuce and phimosis.
[ترجمه گوگل]Methods Excision دایره ای در 89 مورد از پرپوس و فیموز اضافی نوزادان انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های برش مربوط به برش در ۸۹ مورد از prepuce redundant و phimosis مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal condition in which the foreskin of the penis is constricted and cannot be drawn back (medicine)

پیشنهاد کاربران

ناتوانی در خارج کردن penis
phimosis ( علوم سلامت )
واژه مصوب: تنگی قُلفه
تعریف: نوعی عارضۀ مادرزاد یا اکتسابی در آلت مردان که در آن پیش پوست نمی تواند به عقب کشیده شود

بپرس