philology

/fɪˈlɑːlədʒi//fɪˈlɒlədʒi/

معنی: علم زبان
معانی دیگر: (در اصل) دانش دوستی، علم طلبی، (بررسی متون به ویژه متون ادبی برای ارزیابی اصالت یا معانی و نکات دستوری و غیره) متن شناسی، (قدیمی) زبان شناسی (به ویژه زبان شناسی تاریخی و زبان شناسی تطبیقی) (امروزه بیشتر می گویند: linguistics)، زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: philological (adj.), philologically (adv.), philologist (n.)
• : تعریف: the study of the historical development of the sounds, words, and other grammatical structures of a language or language group.

جمله های نمونه

1. At the start of the novel Julia sees philology as a lifeless and uncreative pursuit.
[ترجمه گوگل]جولیا در آغاز رمان، زبان شناسی را به عنوان یک کار بی جان و غیر خلاق می بیند
[ترجمه ترگمان]در آغاز رمان، جولیا زبان شناسی را به عنوان یک تعقیب جانی و uncreative می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perchance my studies in Germanic Philology did much to make me aware of racial bonds that time and money have obscured.
[ترجمه گوگل]احتمالاً مطالعاتم در فیلولوژی ژرمنیک کمک زیادی به آگاه ساختن من از پیوندهای نژادی کرد که زمان و پول آنها را پنهان کرده است
[ترجمه ترگمان]مطالعات من در Philology آلمانی بسیار موجب شد که من از اوراق قرضه نژادی مطلع شوم که زمان و پول آن را مبهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cornparative philology had not been invented.
[ترجمه گوگل]فیلولوژی ذاتی اختراع نشده بود
[ترجمه ترگمان]زبان Cornparative اختراع نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This view of language brings philology to life for Julia; she suddenly sees its object as the product of individual creativity.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه از زبان، زبان شناسی را برای جولیا زنده می کند او ناگهان هدف خود را محصول خلاقیت فردی می بیند
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه زبان، زبان شناسی را برای جولیا به ارمغان می آورد؛ او به طور ناگهانی شی خود را به عنوان محصول خلاقیت فردی می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Classical philology is a subject and institutionalized as such.
[ترجمه گوگل]زبان شناسی کلاسیک موضوعی است و به این ترتیب نهادینه شده است
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی کلاسیک یک موضوع و نهادینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Biography, bibliography and philology wait in attendance on literary appreciation; these four together cover the whole field of literary research.
[ترجمه گوگل]بیوگرافی، کتابشناسی و زبانشناسی در انتظار قدردانی ادبی هستند این چهار با هم کل حوزه پژوهش ادبی را پوشش می دهند
[ترجمه ترگمان]زندگی نامه، کتابشناسی و زبان شناسی در حضور در زمینه درک ادبی صبر می کنند؛ این چهار نفر با هم کل حوزه تحقیقات ادبی را پوشش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On its own terms, meanwhile, the new philology went from strength to strength.
[ترجمه گوگل]در همین حال، در شرایط خاص خود، فیلولوژی جدید از قدرت به قدرت رسید
[ترجمه ترگمان]در خلال این احوال، در همان حال، زبان شناسی جدید از قدرت به قدرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But Nietzsche's motive in opting for classical philology, when he finally did so, was not simple.
[ترجمه گوگل]اما انگیزه نیچه در انتخاب زبان شناسی کلاسیک، زمانی که سرانجام این کار را انجام داد، ساده نبود
[ترجمه ترگمان]اما انگیزه نیچه در انتخاب زبان شناسی کلاسیک، هنگامی که سرانجام این کار را کرد، ساده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By subjects : philology, as in mathematics, Luo Wu Xue, Zhizhi school.
[ترجمه گوگل]بر اساس موضوعات: زبان شناسی، مانند ریاضیات، لو وو ژو، مدرسه Zhizhi
[ترجمه ترگمان]براساس موضوع: زبان شناسی، مانند ریاضیات، لو وو Xue، مدرسه Zhizhi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In his works of literature and philology, there are many quotations from The Book of Changes.
[ترجمه گوگل]در آثار ادبی و لغت او نقل قول های زیادی از کتاب تغییرات آمده است
[ترجمه ترگمان]در آثار ادبیات و زبان شناسی، نقل قول های زیادی از کتاب تغییرات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The MingDynasty is a special time in the philology history, the philology work suffers muchneglects demotes.
[ترجمه گوگل]سلسله مینگ زمان خاصی در تاریخ زبان شناسی است، کار فیلولوژی بسیار مورد غفلت قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]The یک زمان خاص در تاریخ زبان شناسی است، کار زبان شناسی از muchneglects demotes رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. China's travelling philology and travelling literature are quite different.
[ترجمه گوگل]زبان‌شناسی سیار و ادبیات سیار چین کاملاً متفاوت است
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی سفر چین و ادبیات سفر کاملا متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reviewing philology phonology dialectology and lexis studying history, which aiming at the annotation of Lushi - chunqiu's. "
[ترجمه گوگل]مروری بر واج شناسی زبان شناسی گویش شناسی و واژگان به مطالعه تاریخ که با هدف حاشیه نویسی لوشی - چونکیو انجام می شود "
[ترجمه ترگمان]بررسی phonology philology و lexis در مطالعه تاریخ، که با هدف تفسیر of - chunqiu صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During the Qing Dynasty, philology was a mere handmaid of classical studies.
[ترجمه گوگل]در طول سلسله چینگ، فیلولوژی صرفاً خدمتکار مطالعات کلاسیک بود
[ترجمه ترگمان]در زمان سلسله کینگ، زبان شناسی یک handmaid از مطالعات کلاسیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علم زبان (اسم)
linguistics, philology

انگلیسی به انگلیسی

• linguistics; study of literary works in order to verify their authenticity
philology is the study of words, especially the history and development of the words in a particular language or group of languages.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : philology / philologist
✅️ صفت ( adjective ) : philological
✅️ قید ( adverb ) : _
زبان شناسی تاریخی
بررسی متون تاریخی از نگرش/دید زبان شناسی
philology ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: فقه اللغه
تعریف: مطالعۀ زبان و تاریخ آن با استفاده از آثار مکتوب|||متـ . لغت شناسی
معنی اصلیش میشه "واژه شناسی" . کلمه linguistics هست که به معنی "زبان شناسی" عه.

بپرس