philologist

/fɪˈlɒlədʒɪst//fɪˈlɒlədʒɪst/

معنی: واژه شناس
معانی دیگر: ویژه گر در زبانشناسی تاریخی وتطبیقی

جمله های نمونه

1. He is a philologist, specialising in American poetry.
[ترجمه گوگل]او یک فیلولوژیست و متخصص در شعر آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]او a، متخصص شعر آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. More so even than the ethnographers, philologists and other suppliers of ethnic and national services who have usually also been mobilised.
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر از قوم شناسان، فیلسوفان و سایر ارائه دهندگان خدمات قومی و ملی که معمولاً بسیج شده اند
[ترجمه ترگمان]بیش از the، philologists و دیگر تامین کنندگان خدمات قومی و ملی که معمولا بسیج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was also unusual among philologists in having had a price on his head.
[ترجمه گوگل]او همچنین در میان فیلولوژیست‌ها غیرمعمول بود زیرا بر سرش قیمتی داشت
[ترجمه ترگمان]او همچنین در میان کسانی که قیمت بالای سرش را داشتند غیرمعمول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nineteenth century Germanic philologist Jakob Grimm believed that grammatical gender was in some sense a more advanced form of natural gender.
[ترجمه گوگل]یاکوب گریم، فیلولوژیست آلمانی قرن نوزدهم، معتقد بود که جنسیت دستوری به نوعی شکل پیشرفته تری از جنسیت طبیعی است
[ترجمه ترگمان]در قرن نوزدهم، یاکوب گریم، دانشمند آلمانی، معتقد بود که جنسیت دستوری در برخی موارد نوعی گرایش پیشرفته تر از جنس طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr. Chen Banghuai, philologist and archaeologist in modern China, had a very close contact with Mr. Wang Guowei in 1920s.
[ترجمه گوگل]آقای چن بانگهوای، فیلولوژیست و باستان شناس در چین مدرن، در دهه 1920 با آقای وانگ گوویی ارتباط بسیار نزدیک داشت
[ترجمه ترگمان]آقای چن Banghuai، philologist و باستان شناس در چین مدرن، در دهه ۱۹۲۰ ارتباط نزدیکی با آقای وانگ Guowei داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover, no philologist now supposes that any language has been deliberately invented.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اکنون هیچ فیلسوفی تصور نمی کند که زبانی عمداً اختراع شده باشد
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، هیچ philologist نمی تواند فرض کند که هر زبانی عمدا اختراع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But some, like Italian philologist Franco d'Agostino, a professor at Rome's Sapienza University, are now planning to venture into the south.
[ترجمه گوگل]اما برخی، مانند فرانکو دآگوستینو، فیلسوف ایتالیایی، استاد دانشگاه ساپینزا رم، اکنون قصد دارند به جنوب سفر کنند
[ترجمه ترگمان]اما برخی، مانند فرانکو d Agostino، استاد دانشگاه Sapienza رم، اکنون در حال برنامه ریزی برای ورود به جنوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For the ancient Chinese philologist, the relationship of the heaven and the people was always a main topic of their discussion.
[ترجمه گوگل]برای فیلولوژیست چینی باستان، رابطه بهشت ​​و مردم همیشه موضوع اصلی بحث آنها بود
[ترجمه ترگمان]برای the چینی باستان، رابطه آسمان و مردم همواره موضوع اصلی بحث آن ها بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Syme was a philologist, a specialist in Newspeak.
[ترجمه گوگل]سایم یک فیلولوژیست و متخصص در Newspeak بود
[ترجمه ترگمان]سایم a بود، یک متخصص در گفتار جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Charters and records show their secrets to the philologist and their quota of words and inflections form a large part of our dictionaries and grammars.
[ترجمه گوگل]منشورها و سوابق اسرار خود را به زبان شناس نشان می دهند و سهمیه کلمات و عطف آنها بخش بزرگی از فرهنگ لغت و دستور زبان ما را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]Charters و رکوردهای آن ها رازهای خود را به the نشان می دهند و سهم آن ها از کلمات و روش خودکار، بخش بزرگی از فرهنگ لغت و گرامر ما را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bopp:German philologist whose Comparative Grammar (1833-185 illustrated the similarities among Indo-European languages.
[ترجمه گوگل]بوپ: فیلسوف آلمانی که دستور زبان تطبیقی ​​او (1833-185) شباهت‌های میان زبان‌های هند و اروپایی را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]Bopp: philologist آلمانی (Grammar Comparative)(۱۸۳۳ - ۱۸۵، شباهت های میان زبان های هندواروپایی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He would be like a philologist refusing to examine a fact in language, a philosopher hesitating to scrutinize a fact in humanity.
[ترجمه گوگل]او مانند یک فیلسوف است که از بررسی یک واقعیت در زبان امتناع می کند، فیلسوفی که در بررسی دقیق یک واقعیت در بشریت تردید دارد
[ترجمه ترگمان]او مانند یک دانشمند زبان شناس است که از بررسی یک حقیقت در زبان، فیلسوف که تردید دارد یک حقیقت را در انسانیت بررسی کند، امتناع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Miao Quansun is a well-known philologist in Qing Dynasty. This paper discusses his achievements in philology from bibliography, edition to compiling.
[ترجمه گوگل]میائو کوانسون یک فیلولوژیست مشهور در سلسله چینگ است این مقاله دستاوردهای او را در زمینه‌های فیلولوژی از کتاب‌شناسی، ویرایش تا گردآوری مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]Miao Quansun یک philologist معروف در دودمان چینگ است این مقاله در مورد دستاوردهای او در زبان شناسی از کتابشناسی، ویرایش برای گردآوری اطلاعات بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr. Daojing Hu was a well-known Chinese philologist on ancient book and historian on the history of science and technology.
[ترجمه گوگل]آقای دائوجینگ هو یک فیلولوژیست مشهور چینی در زمینه کتاب های باستانی و مورخ تاریخ علم و فناوری بود
[ترجمه ترگمان]آقای Daojing هو یک دانشمند چینی معروف به کتاب و مورخ تاریخ علوم و فن آوری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واژه شناس (اسم)
philologist

انگلیسی به انگلیسی

• linguist; one who studies literary works in order to verify their authenticity

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : philology / philologist
✅️ صفت ( adjective ) : philological
✅️ قید ( adverb ) : _
philologist ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: لغت شناس
تعریف: فرد متخصص در فقه اللغه

بپرس