1. The university was founded by a millionaire philanthropist.
 [ترجمه گوگل]این دانشگاه توسط یک بشردوست میلیونر تاسیس شد 
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه توسط یک فرد نیکوکار تاسیس شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. He was a wealthy businessman and philanthropist.
 [ترجمه گوگل]او یک تاجر ثروتمند و بشردوست بود 
[ترجمه ترگمان]او یک تاجر ثروتمند و بشردوست بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The trust was set up by an American philanthropist.
 [ترجمه گوگل]این تراست توسط یک نیکوکار آمریکایی راه اندازی شد 
[ترجمه ترگمان]این اعتماد توسط یک فرد بشردوست آمریکایی ایجاد شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Pitt was a great philanthropist and wanted to stamp out smuggling, which was rife.
 [ترجمه گوگل]پیت یک انسان دوست بزرگ بود و می خواست قاچاق را که بسیار زیاد بود، از بین ببرد 
[ترجمه ترگمان]پیت آدم انسان دوست خوبی بود و می خواست قاچاق را که شایع بود سرکوب کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The city library was built by a 19th-century philanthropist.
 [ترجمه گوگل]کتابخانه شهر توسط یک بشردوست در قرن نوزدهم ساخته شده است 
[ترجمه ترگمان]کتابخانه شهر توسط یک فرد نیکوکار قرن ۱۹ ساخته شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The philanthropist Fred finds out how to do something beautiful.
 [ترجمه گوگل]فرد نیکوکار فرد می فهمد که چگونه کاری زیبا انجام دهد 
[ترجمه ترگمان]فرد philanthropist فرد فهمیده که چطور کار زیبایی انجام بدهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Instead, she portrayed herself as a philanthropist, eager to help old friends down on their luck.
 [ترجمه گوگل]در عوض، او خود را به عنوان یک انسان دوست به تصویر میکشد که مشتاق کمک به دوستان قدیمی است تا شانسشان را کاهش دهند 
[ترجمه ترگمان]در عوض، او خود را یک فرد بشردوست، که مشتاق کمک به دوستان قدیمی خود بود، به تصویر کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. His father was a philanthropist.
9. Losh was an active reformer and philanthropist.
 [ترجمه گوگل]لوش یک اصلاح طلب و نیکوکار فعال بود 
[ترجمه ترگمان]Losh یک reformer فعال و بشردوست بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. D. The man on the right is a philanthropist.
 [ترجمه گوگل]د- مرد سمت راست یک انسان دوست است 
[ترجمه ترگمان]مردی که در سمت راست قرار دارد، یک بشردوست است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Cornell:american businessman and philanthropist who helped develop and unify telegraph systems in the United States and founded Cornell University (186 with andrew D. White.
 [ترجمه گوگل]کورنل: تاجر و بشردوست آمریکایی که به توسعه و متحد کردن سیستمهای تلگراف در ایالات متحده کمک کرد و دانشگاه کرنل را تأسیس کرد (186 با اندرو دی وایت 
[ترجمه ترگمان]کورنل: تاجر آمریکایی و بشردوست که به توسعه و یکپارچه کردن سیستم های تلگراف در آمریکا کمک کرد و دانشگاه کرنل (۱۸۶)را تاسیس کرد سفید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The smile of a philanthropist may be truthful.
 [ترجمه گوگل]لبخند یک انسان دوست ممکن است صادقانه باشد 
[ترجمه ترگمان]لبخند یک انسان دوست می تواند صادق باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. American and major philanthropist Andrew Carnegie died at 83 on August
 [ترجمه گوگل]اندرو کارنگی، نیکوکار آمریکایی و بزرگ، در ماه اوت در ۸۳ سالگی درگذشت 
[ترجمه ترگمان]اندرو کارنگی در آگوست ۸۳ در ۸۳ سالگی درگذشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The rich philanthropist donated millions of dollars to his alma mater.
 [ترجمه گوگل]این نیکوکار ثروتمند میلیون ها دلار به دانشگاه خود اهدا کرد 
[ترجمه ترگمان]نیکوکار ثروتمند، میلیون ها دلار به محل تحصیل خود اهدا کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. In fact, the Microsoft titan and philanthropist is one of a surprising number of U. S. business moguls to be left-handed, including Henry Ford, John D. Rockefeller and former IBM head Lou Gerstner.
 [ترجمه گوگل]در واقع، غول مایکروسافت و بشردوست یکی از تعداد شگفت انگیز غول های تجاری ایالات متحده است که چپ دست هستند، از جمله هنری فورد، جان دی راکفلر و رئیس سابق IBM، لو گرستنر 
[ترجمه ترگمان]در واقع، این غول مایکروسافت و philanthropist یکی از شمار شگفت انگیزی از U است اس افراد با نفوذ تجاری از جمله هنری فورد، جان دی راکفلر و رئیس سابق IBM، لو Gerstner 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید