1. She accused the man of philandering with her danghter.
[ترجمه گوگل]او مرد را متهم به دزدی با دنگترش کرد
[ترجمه ترگمان]اون مرد مخ زدنش رو با her متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He spent his time philandering with the girls in the village.
[ترجمه گوگل]او وقت خود را با دختران روستا سپری می کرد
[ترجمه ترگمان]وقت خود را با دخترها در روستا سپری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He spent his time philander with the girls in the village.
[ترجمه گوگل]او زمان خود را با دختران روستا سپری می کرد
[ترجمه ترگمان]وقتش را با دختران دهکده سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We shouldn't philander solemnly with that point of view. On the contrary,we should treat it seriously.
[ترجمه گوگل]ما نباید به طور جدی با این دیدگاه فحش بدهیم برعکس، باید با آن برخورد جدی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید با این موضوع خیلی جدی صحبت کنیم برعکس، ما باید آن را جدی تلقی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. None less than the philandering Jim Bakker and Jimmy Swaggart head the list.
[ترجمه گوگل]جیم باکر و جیمی سواگارت در رأس این لیست هستند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این philandering، جیم باکر و جیمی Swaggart، رئیس این گروه، نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Would that not be fiscal philandering of the worst kind?
[ترجمه گوگل]آیا این بدترین جنایت مالی نیست؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یکی از بدترین the ممکن نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Philandering erodes love and family values, but it does not necessarily destroy them.
[ترجمه گوگل]فیلندری عشق و ارزش های خانوادگی را از بین می برد، اما لزوماً آنها را از بین نمی برد
[ترجمه ترگمان]philandering عشق و ارزش های خانوادگی را از بین می برد، اما لزوما آن ها را نابود نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't philander because you think you're irresistible. Most likely, you're not.
[ترجمه گوگل]توهین نکنید چون فکر می کنید غیرقابل مقاومت هستید به احتمال زیاد، شما نیستید
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، چون فکر می کنی غیرقابل مقاومتی به احتمال زیاد، تو نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I had no time or inclination to philander.
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت و تمایلی به فحاشی نداشتم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت یا تمایلی به philander نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Prices will rise, Politicians will philander, you too will get old.
[ترجمه گوگل]قیمت ها بالا می رود، سیاستمداران فحش می دهند، شما هم پیر می شوید
[ترجمه ترگمان]قیمت ها بالا خواهند رفت، سیاستمداران هم خسته خواهند شد، شما هم پیر خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She intended to leave her husband because of his philandering.
[ترجمه گوگل]او قصد داشت شوهرش را به خاطر دزدی های او ترک کند
[ترجمه ترگمان]قصد داشت شوهرش را به خاطر عشقش رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was still the great lover, and the woman beside him was the reason for his constant philandering.
[ترجمه گوگل]او همچنان معشوق بزرگ بود و زنی که در کنارش بود دلیل دزدی های مداوم او بود
[ترجمه ترگمان]او هنوز یک عاشق بزرگ بود و زنی که در کنار او بود، این بود که طرفدار پروپا قرص زدنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They're less prone to adultery than Americans but more forgiving when their politicians philander.
[ترجمه گوگل]آنها نسبت به آمریکاییها کمتر مستعد زنا هستند، اما وقتی سیاستمدارانشان فحاشی میکنند، بخشندهتر هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به آمریکایی ها کم تر مستعد زنا هستند، اما وقتی سیاستمداران شان philander می کنند بخشنده تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She saw that he was a fickle boy, prepared to philander with every woman he met.
[ترجمه گوگل]او دید که او پسری متزلزل است و آماده است تا با هر زنی که ملاقات می کند فحش دهد
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که او پسر دمدمی مزاجی است و حاضر است هر زنی را که با او ملاقات کرده بود ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید