1. In literary theory they emerge as Marxism, phenomenology, existentialism, structuralism, poststructuralism, deconstruction.
[ترجمه گوگل]در تئوری ادبی آنها به عنوان مارکسیسم، پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، ساختارشکنی ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]در تیوری ادبی، آن ها به عنوان مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، structuralism، poststructuralism، واسازی ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Phenomenology is the method of enquiry developed by the philosophers Brentano and, later, Husserl.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی روش تحقیقی است که توسط فیلسوفان برنتانو و بعدها هوسرل توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]Phenomenology روش تحقیق توسط فلاسفه برنتانو، و بعدها، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Scheler's phenomenology was based on a metaphysical hierarchy of values orienting the human being.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی شلر بر اساس سلسله مراتب متافیزیکی ارزش هایی است که انسان را جهت می دهد
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی Scheler مبتنی بر یک سلسله مراتب متافیزیکی از ارزش ها بود که موقعیت انسان را هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For this reason, Bachelard refers ironically to Sartre's phenomenology as a belated form of alchemy.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، باشلار به طعنه از پدیدارشناسی سارتر به عنوان شکلی دیرهنگام از کیمیا یاد می کند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، Bachelard به طور کنایه آمیز به پدیده شناسی سارتر به عنوان یک شکل برجسته از کیمیاگری اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Phenomenology allows that every individual has a unique state of knowledge, based on previous experiences and inherited ideas.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی این امکان را فراهم می کند که هر فردی بر اساس تجربیات قبلی و ایده های موروثی، وضعیت منحصر به فردی از دانش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Phenomenology اجازه می دهد که هر فرد یک حالت خاص از دانش داشته باشد، براساس تجربیات قبلی و ایده های موروثی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The methodology is drawn, essentially, from phenomenology, ethnomethodology and ethnography.
[ترجمه گوگل]روش شناسی اساساً از پدیدارشناسی، قوم شناسی و قوم نگاری استخراج شده است
[ترجمه ترگمان]این روش اساسا از پدیده شناسی، ethnomethodology و قوم شناسی کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By the essential intuitional means of phenomenology, Dufrenne has endowed the basic problems of aesthetics with a new intemretation.
[ترجمه گوگل]دوفرن با ابزارهای شهودی اساسی پدیدارشناسی، مسائل اساسی زیبایی شناسی را با تعمیم جدیدی اعطا کرده است
[ترجمه ترگمان]Dufrenne به معنای پدیده شناسی از لحاظ پدیده شناسی به مشکلات اصلی زیبایی شناسی با a جدید برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Phenomenology and the Crisis of Philosophy. Translated by Quentin Lauer. New York : Harper and Row, 196
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی و بحران فلسفه ترجمه کوئنتین لاور نیویورک: هارپر و رو، 196
[ترجمه ترگمان]Phenomenology و بحران فلسفه ترجمه اثر کونتین Lauer نیویورک: پر پر و ردیف ۱۹۶
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This discovery made him abolish the idea of phenomenology eventually.
[ترجمه گوگل]این کشف باعث شد که او در نهایت ایده پدیدارشناسی را لغو کند
[ترجمه ترگمان]این کشف باعث شد که او ایده پدیده شناسی را در نهایت از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Phenomenology of mechanical behavior of materials at the macroscopic level.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی رفتار مکانیکی مواد در سطح ماکروسکوپی
[ترجمه ترگمان]Phenomenology رفتار مکانیکی مواد در سطح ماکروسکوپی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In this horizon, further considerations of Husserlian phenomenology can be surmised.
[ترجمه گوگل]در این افق، ملاحظات بیشتری از پدیدارشناسی هوسرلی را می توان حدس زد
[ترجمه ترگمان]در این افق ملاحظات بیشتری از پدیده شناسی Husserlian را می توان حدس زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And Adorno's critique inherits the rational tradition in Phenomenology of Spirit.
[ترجمه گوگل]و نقد آدورنو وارث سنت عقلانی در پدیدارشناسی روح است
[ترجمه ترگمان]و نقد آدورنو سنت عقلی را در Phenomenology روح به ارث برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In general, the Phenomenology is a method and an attitude of thought.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، پدیدارشناسی یک روش و یک نگرش فکری است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، Phenomenology یک روش و نگرش تفکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Traditional phenomenology has focused on subjective, practical, and social conditions of experience.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی سنتی بر شرایط ذهنی، عملی و اجتماعی تجربه تمرکز کرده است
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی سنتی بر شرایط ذهنی، عملی و اجتماعی تجربه تمرکز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. All of phenomenology can be regarded as an unfolding of the idea of intentionality.
[ترجمه گوگل]تمام پدیدارشناسی را میتوان بهعنوان آشکار شدن ایدهی قصد گرایی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]همه پدیده شناسی را می توان به عنوان یک ایده intentionality در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید