phenomena

/fəˈnɑːmənə//fɪˈnɒmɪnə/

معنی: اثار
معانی دیگر: جمع: phenomenon، حادثه، عارضه، عر­، نمود، تجلی، اثر طبیعی، نادره، شخصبرجسته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pl. of phenomenon.

جمله های نمونه

1. natural phenomena such as earhquakes and wind
پدیده های طبیعی مانند زلزله و باد

2. these phenomena show the existence of a single god
این پدیده ها وجود خدایی یگانه را ثابت می کند.

3. unnatural phenomena
پدیده های غیر طبیعی

4. inflation and other undesirable phenomena
تورم و دیگر پدیده های نامطلوب

5. the principles that govern phenomena
اصولی که چگونگی پدیده ها را تعیین می کند

6. His job is to investigate supernatural phenomena.
[ترجمه گوگل]کار او بررسی پدیده های ماوراء طبیعی است
[ترجمه ترگمان]وظیفه او بررسی پدیده های ماورای طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some unusual phenomena are chasing through my mind.
[ترجمه گوگل]برخی از پدیده های غیر معمول در ذهن من تعقیب می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از پدیده های غیرعادی در ذهن من دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His writings are concerned with religious phenomena at the individual level.
[ترجمه گوگل]نوشته های او به پدیده های دینی در سطح فردی می پردازد
[ترجمه ترگمان]نوشته های او مربوط به پدیده های مذهبی در سطح فردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All these different phenomena can be subsumed under just two broad categories.
[ترجمه گوگل]همه این پدیده های مختلف را می توان تنها در دو دسته کلی قرار داد
[ترجمه ترگمان]همه این پدیده های مختلف را می توان تنها تحت دو دسته گسترده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ade couldn't relate the phenomena with any theory he knew.
[ترجمه گوگل]آد نمی توانست پدیده ها را با هیچ نظریه ای که می دانست مرتبط کند
[ترجمه ترگمان]Ade نمی توانست این پدیده را با هر نظریه ای که او می دانست ارتباط دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The objects and phenomena that a physics book describes are simpler than a single cell in the body of its author.
[ترجمه گوگل]اشیاء و پدیده هایی که یک کتاب فیزیک توصیف می کند ساده تر از یک سلول در بدن نویسنده آن است
[ترجمه ترگمان]اشیا و پدیده هایی که یک کتاب فیزیک توصیف می کند ساده تر از یک سلول واحد در بدنه نویسنده آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Universal concepts denote phenomena which are presumed to occur universally, regardless of historical epoch or type of society.
[ترجمه گوگل]مفاهیم جهانی به پدیده‌هایی اشاره می‌کنند که تصور می‌شود بدون توجه به دوره تاریخی یا نوع جامعه، به طور جهانی رخ می‌دهند
[ترجمه ترگمان]مفاهیم جهانی نشان دهنده پدیده هایی است که به طور جهانی، صرف نظر از وقایع تاریخی یا نوع جامعه رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Science may be able to provide some explanations of paranormal phenomena.
[ترجمه گوگل]علم ممکن است بتواند توضیحاتی در مورد پدیده های ماوراء الطبیعه ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]علم ممکن است قادر به ارایه برخی توضیحات از پدیده های ماورا الطبیعه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Do you believe in the paranormal and other psychic phenomena?
[ترجمه فرهاد] آیا شما به پدیده های ماوراء طبیعی و دیگر پدیده های انتزاعی اعتقاد دارید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا به پدیده های ماوراء الطبیعه و سایر پدیده های روانی اعتقاد دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو به این پدیده های … فوق طبیعی و دیگه ای اعتقاد داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He applies the Marxist world view dogmatically to all social phenomena.
[ترجمه گوگل]او جهان بینی مارکسیستی را به طور جزمی در مورد همه پدیده های اجتماعی به کار می برد
[ترجمه ترگمان]او نگرش جهان مارکسیست را به طور جزم در همه پدیده های اجتماعی اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. That brings us back to Condorcet's remark that the general laws dictating the phenomena of the universe are necessary and constant.
[ترجمه گوگل]این ما را به اظهارات کندورسه بازمی گرداند که قوانین کلی که پدیده های جهان را دیکته می کنند ضروری و ثابت هستند
[ترجمه ترگمان]این حرف باعث شد که بگوییم قوانین عمومی که پدیده های عالم را دیکته می کند ضروری و ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The stratigraphic record can at best link these two important phenomena - the emergence of species and the long-term atmospheric temperature changes.
[ترجمه گوگل]رکورد چینه شناسی در بهترین حالت می تواند این دو پدیده مهم - پیدایش گونه ها و تغییرات طولانی مدت دمای اتمسفر را به هم مرتبط کند
[ترجمه ترگمان]رکورد stratigraphic می تواند این دو پدیده مهم را به هم پیوند دهد - ظهور گونه ها و تغییرات دمای جوی طولانی مدت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اثار (اسم)
phenomena

تخصصی

[آمار] پدیده ها
[آب و خاک] پدیده

انگلیسی به انگلیسی

• phenomena is the plural of phenomenon.

پیشنهاد کاربران

phenomena: پدیده ها
nature phenomena: پدیده های طبیعی
phenomena: پدیده ها
پدیدارها
در حقوق بین الملل و تجارت بین الملل: phenomena of frontier به معنای "پدیده ی مرز" یا همان "عامل خارجی"
که برابر است با "foreign element" در انگلیسی.
بی همتا
خارق العاده
معرِکه ( آمیانه )
phenomena ( noun ) = پدیده ، رویداد، رخداد، واقعه، اتفاق
نکته: plural ( جمع ) کلمه phenomenon است.
Definition = رویدادهای طبیعی یا حقایق ؛ اتفاقات عجیب یا قابل توجه
مترادف با کلمه : Events
...
[مشاهده متن کامل]

examples :
1 - Do you believe in the paranormal and other psychic phenomena?
آیا به پدیده های ماوراءالطبیعه و دیگر پدیده های ذهنی اعتقاد دارید؟
2 - Rain showers are almost unknown phenomena in the Atacama desert of chile.
بارش باران پدیده ای تقریبا ناشناخته در صحرای آتاکاما در شیلی است.

نماد، تجلی، رؤیا، نمایشی، ماده ی عینی، عینیت، صورت عینی، صوری، صورت ( در مقابل ماهیت ) ، آنچه پدیدار و نموده می شود.
تاثیراتشان

پدیده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس