phenom

/ˈfenəm//ˈfenəm/

(خودمانی) نابغه، اعجوبه، خدا(ی چیزی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) an outstandingly talented person, esp. in sports or music.
مشابه: phenomenon

جمله های نمونه

1. a basketball phenom
خدای بسکتبال

2. In less than a year, the 21-year-old phenom has gone from being a college athlete with great potential to perhaps the best player in baseball.
[ترجمه گوگل]در کمتر از یک سال، این پدیده 21 ساله از یک ورزشکار کالج با پتانسیل بالا به شاید بهترین بازیکن بیسبال تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در کم تر از یک سال، the ۲۱ ساله از یک ورزش کار کالج به عنوان بهترین بازیکن بیسبال فارغ التحصیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Van Poppel, the former phenom, has yet to cash in on his vast potential.
[ترجمه گوگل]ون پوپل، پدیده سابق، هنوز نتوانسته است از پتانسیل عظیم خود استفاده کند
[ترجمه ترگمان]وان Poppel، the سابق، هنوز هم به خاطر پتانسیل عظیم خود پول نقد دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now he was not the phenom, but a wise man, what the French call a patron.
[ترجمه گوگل]حالا او آن پدیده نبود، بلکه یک مرد عاقل بود، چیزی که فرانسوی ها آن را حامی می نامند
[ترجمه ترگمان]حالا او به عنوان یک مرد دانشمند نبود، اما مرد عاقلی بود که فرانسوی نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bob Bowman, longtime coach of swimming phenom Michael Phelps, was once asked why Phelps did not swim the languorous distance sets that were part of some other competitors' regimens.
[ترجمه گوگل]باب بومن، مربی باسابقه پدیده شنا، مایکل فلپس، یک بار از او پرسیده شد که چرا فلپس ست های مسافتی خسته کننده را که بخشی از رژیم های دیگر رقبا بود، شنا نمی کند
[ترجمه ترگمان]\"باب بومن\"، مربی طولانی مدت شنا مایکل فلپس، یک بار پرسید که چرا فلپس این راه دور را که بخشی از یک رژیم دیگر است، شنا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To name another old-school music phenom, we can't imagine Viacom planning an Elvis-themed Rock Band.
[ترجمه گوگل]برای نام بردن از یکی دیگر از پدیده های موسیقی قدیمی، نمی توانیم تصور کنیم که Viacom در حال برنامه ریزی یک گروه راک با تم الویس است
[ترجمه ترگمان]برای نام یک گروه موسیقی قدیمی دیگر، نمی توانیم تصور کنیم که Viacom یک گروه راک با موضوع الویس را برنامه ریزی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like Liz Phair, a U. S. phenom of the early 1990s, Sheena pointedly contrasted her clean-scrubbed good looks with the raunchiness of her lyrics.
[ترجمه گوگل]مانند لیز فیر، یک پدیده آمریکایی در اوایل دهه 1990، شینا به طور واضح ظاهر زیبا و تمیز خود را با تند و تیز اشعار خود مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]مانند لیز Phair، یک U اس phenom از اوایل دهه ۱۹۹۰، Sheena به طور کنایه دار ظاهر تمیز و تمیز او را با raunchiness of مقایسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why is the 34-year-old soccer phenom one of the sexiest men alive?
[ترجمه گوگل]چرا پدیده فوتبال 34 ساله یکی از جذاب ترین مردان جهان است؟
[ترجمه ترگمان]چرا فوتبال ۳۴ ساله یکی از the مرد زنده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 26-year-old pop phenom will guest star on an episode of How I Met Your Mother, which will air later this season.
[ترجمه گوگل]این پدیده 26 ساله پاپ به عنوان مهمان در قسمتی از سریال How I Met Your Mother که اواخر این فصل پخش خواهد شد، بازی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این خواننده ۲۶ ساله، ستاره مهمان در یک اپیزود از اینکه چطور مادر شما را ملاقات کردم، که بعدا در این فصل پخش خواهد شد، ستاره مهمان خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Less than 72 hours later, the ophthalmologistturned political phenom wasn't sending out messages so much as hiding out in astate of radioactive embarrassment.
[ترجمه گوگل]کمتر از 72 ساعت بعد، این چشم پزشک تبدیل به پدیده سیاسی شد، آنقدر که در حالت خجالت رادیواکتیو پنهان شده بود، پیام ارسال نمی کرد
[ترجمه ترگمان]کم تر از ۷۲ ساعت بعد، phenom سیاسی ophthalmologistturned پیام های زیادی برای پنهان شدن در astate از دست پاچگی رادیو اکتیو ارسال نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. First, our so called soccer phenom had not even mastered the simplest of soccer skills.
[ترجمه گوگل]اول، به اصطلاح پدیده فوتبال ما حتی به ساده ترین مهارت های فوتبال هم تسلط نداشت
[ترجمه ترگمان]اول، به اصطلاح، این اعجوبه فوتبال، حتی به ساده ترین مهارت فوتبال دست نزده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The American swimming phenom was going for his seventh gold medal in Beijing, a win which would have tied him with Mark Spitz for the most golds at a single Games.
[ترجمه گوگل]این پدیده شنای آمریکا برای هفتمین مدال طلای خود در پکن می رفت، بردی که او را با مارک اسپیتز برای کسب بیشترین طلا در یک بازی مساوی می کرد
[ترجمه ترگمان]The شناگر آمریکایی برای هفتمین مدال طلا در پکن عازم شد، برد که با مارک اسپیتز برای بیشتر طلای بازی های واحد، با مارک اسپیتز گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the 12-year-old phenom turned out to be two years older, making him ineligible for Little League play.
[ترجمه گوگل]اما معلوم شد که پدیده 12 ساله دو سال بزرگتر است و او را واجد شرایط بازی در لیگ کوچک نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما the ۱۲ ساله دو سال از او بزرگ تر شد و او را برای بازی لیگ کوچک محروم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the former freshman phenom is now the subject of allegations that he received illegal benefits while at USC and in high school.
[ترجمه گوگل]اما پدیده دانشجوی سال اول سابق اکنون موضوع اتهاماتی است مبنی بر اینکه او در زمان تحصیل در USC و دبیرستان مزایای غیرقانونی دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]اما دانشجوی سال اول دانشگاه (phenom)در حال حاضر موضوع اتهامات مبنی بر دریافت مزایای غیر قانونی در دانشگاه یو اس اس اس سی و در دبیرستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Here is the first samples of Phenom 9600 Black Edition .
[ترجمه گوگل]در اینجا اولین نمونه از Phenom 9600 Black Edition است
[ترجمه ترگمان]این اولین نمونه از Edition نسخه سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (usa slang) exceptionally gifted person, unusually talented person

پیشنهاد کاربران

پدیده ( ورزشی یا علمی و . . . )
خدای چیزی بودن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : phenom / phenomenon
✅️ صفت ( adjective ) : phenomenal
✅️ قید ( adverb ) : phenomenally
Phenom پردازنده 64 بیتی شرکت AMD است که در مدل های 2 , 3 و 4 هسته ای تولید میشود و 2 مگابایت حافظه پنهان دارد.

بپرس