phenolphthalein

/ˌfinalfˈθeɪlən//ˌfinalfˈθeɪlən/

(شیمی) فنل تالئین (گرد بلورین به فرمول c20h14o4)، فنل فتالئین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a white or pale yellow crystalline powder that is used in making dyes and as an acid-base indicator and a laxative.

جمله های نمونه

1. Phenolphthalein apparently works by stimulating muscles responsible for forcing matter through the intestines.
[ترجمه گوگل]فنل فتالئین ظاهراً با تحریک ماهیچه هایی که مسئول انتقال ماده به روده هستند، عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Phenolphthalein ظاهرا با تحریک ماهیچه ها برای فشار دادن به ماده از طریق روده ها کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The transitions of bisphenol A and phenolphthalein oligo -- polysulfones were inves - tigated by DSC.
[ترجمه گوگل]انتقال بیسفنول A و فنل فتالئین اولیگو -- پلی سولفون ها توسط DSC مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]گذاره ای بیس فنول A و phenolphthalein oligo - - polysulfones توسط DSC بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To discuss the effect of phenolphthalein in promoting the recovery of intestinal function after hysterectomy.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد تأثیر فنل فتالئین در ارتقاء بهبود عملکرد روده پس از هیسترکتومی
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد تاثیر of در ترویج بهبود عملکرد روده ای پس از hysterectomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mixed indicator of thymolphthalein with phenolphthalein was applied as the new indicator for the determination of maleic anhydride.
[ترجمه گوگل]شاخص ترکیبی تیمولفتالئین با فنل فتالئین به عنوان شاخص جدید برای تعیین انیدرید مالئیک استفاده شد
[ترجمه ترگمان]شاخص مخلوط of با phenolphthalein به عنوان شاخص جدید تعیین anhydride maleic اعمال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The temperature dependence of impact fracture toughness of phenolphthalein polyether ketone(PEK-C) was studied by using an instrumented impact tester.
[ترجمه گوگل]وابستگی دمایی چقرمگی شکست ضربه فنل فتالئین پلی اتر کتون (PEK-C) با استفاده از یک دستگاه ضربه سنج مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]وابستگی دما به چقرمگی شکست کتون of کتون (PEK - C)با استفاده از tester تاثیر گذار instrumented بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The assay of content of acid using phenolphthalein indicator and NaOH as titrant was developed.
[ترجمه گوگل]سنجش محتوای اسید با استفاده از شاخص فنل فتالئین و NaOH به عنوان تیترانت توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]سنجش محتوای اسید با استفاده از شاخص phenolphthalein و NaOH بعنوان titrant توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods: Test the phenolphthalein excretion method of mices trachea.
[ترجمه گوگل]روش بررسی: روش دفع فنل فتالئین از نای موش را آزمایش کنید
[ترجمه ترگمان]روش های: آزمایش روش دفع phenolphthalein نای نای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methyl orange and phenolphthalein are other indicators frequently used by chemists.
[ترجمه گوگل]متیل اورانژ و فنل فتالئین از دیگر شاخص هایی هستند که اغلب توسط شیمیدانان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نارنجی و phenolphthalein نشانه های دیگری هستند که به کرات توسط شیمی دان ها به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In order to increase reliability using phenolphthalein solution to detect alkaline cell sealing characteristics, the water in the alcohol was decreased, environment humidity were requisite.
[ترجمه گوگل]به منظور افزایش قابلیت اطمینان با استفاده از محلول فنل فتالئین برای تشخیص ویژگی های آب بندی سلول های قلیایی، آب موجود در الکل کاهش یافت و رطوبت محیط ضروری بود
[ترجمه ترگمان]به منظور افزایش قابلیت اطمینان با استفاده از محلول phenolphthalein برای تشخیص مشخصات پوشش سلول قلیایی، آب در الکل کاهش یافت، رطوبت محیط مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So the mixed indicator of phenolphthalein with alizarin red-methyl red could be used as the new indicator for the alkalify water determination.
[ترجمه گوگل]بنابراین نشانگر ترکیبی فنل فتالئین با آلیزارین قرمز متیل رد می تواند به عنوان شاخص جدید برای تعیین آب قلیایی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین شاخص مخلوط of با alizarin قرمز - متیل قرمز می تواند به عنوان شاخص جدید برای تعیین آب alkalify مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Examples are litmus and phenolphthalein.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال تورنسل و فنل فتالئین هستند
[ترجمه ترگمان]نمونه ها litmus و phenolphthalein هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods A cathartic colon animal modal was established using rhubarb and phenolphthalein in rats.
[ترجمه گوگل]MethodsA کولون کاتارتیک حیوان معین با استفاده از ریواس و فنل فتالئین در موش ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: modal animal colon cathartic با استفاده از ریواس و phenolphthalein در موش های صحرایی تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective:To set up a method for the detection of the content of phenolphthalein in phenolphthalein tablets and elimination of the foreign matter fluorane and excipients.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد روشی برای تشخیص محتوای فنل فتالئین در قرص های فنل فتالئین و حذف ماده خارجی فلوران و مواد کمکی
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد روشی برای تشخیص محتوای of در قرص های phenolphthalein و حذف مواد خارجی fluorane و excipients
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some laxative drugs such as magnesium sulfate, Bisatin, phenolphthalein, glycerol etc for common use were introduced.
[ترجمه گوگل]برخی از داروهای ملین مانند سولفات منیزیم، بیساتین، فنل فتالئین، گلیسرول و غیره برای استفاده رایج معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]برخی از داروهای laxative مانند سولفات منیزیم، Bisatin، phenolphthalein، گلیسرول و غیره برای استفاده مشترک معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] فنل تالین (گرد بلورین به فرمول C20H14O4)، فنل فتالین
[صنایع غذایی] فنول فتالئین

انگلیسی به انگلیسی

• (chemistry) crystalline chemical compound (used as a laxative)

پیشنهاد کاربران

بپرس